هوش مصنوعی: این شعر به احساسات نویسنده درباره خدمت به کسی میپردازد. او در گذشته با عشق و احترام به خدمت فرد مورد نظر پرداخته است، اما امروز که دیگر رنگ و رونق و زیبایی را نمیبیند، ناامید شده و از امید به آینده دست میکشد. نویسنده احساس یأس و نامیدی را در مقایسه با روزهای گذشتهاش بیان میکند.
اخطار: خلاصههای تولید شده توسط هوش مصنوعی در بسیاری از موارد نادرستند. اگر این متن به نظرتان نادرست است میتوانید آن را ویرایش کنید.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات نویسنده درباره خدمت به کسی میپردازد. او در گذشته با عشق و احترام به خدمت فرد مورد نظر پرداخته است، اما امروز که دیگر رنگ و رونق و زیبایی را نمیبیند، ناامید شده و از امید به آینده دست میکشد. نویسنده احساس یأس و نامیدی را در مقایسه با روزهای گذشتهاش بیان میکند.
هوش مصنوعی: روزی که من به خاک پای تو بوسه زدم و به خدمتت تواضع کردم، هیچ خوشبختی و سعادتی را از دست ندادم.
هوش مصنوعی: امروز که ابراهیم رنگ و زیبایی خود را ندید، نا امید به خانه برگشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یک نیم رخت اَلَسْتُ مِنْکُمْ بِبَعید
یک نیمِ دگر اِنَّ عذابی لَشدید
بر گرد رخت نبشته یُحیِی وَ یُمیت
مَنْ ماتَ مِنَ العشق فقد ماتَ شهید
چون قفل نشاط را شود باغ کلید
از ساعد گل برون جهد جام نبید
گردون ز بساط ابر در دامن خوید
در شاخ زمرد افگند مروارید
آهو با شیر کی تواند کوشید
جوجک با باز کی تواند پرید
صد بار بدل پند بکردم نشنید
وز خودرأیی بدو رسید آنچه رسید
این دیدهٔ بیچاره بدو در نگرید
دیدی کز دیدن او دیده چه دید
احسان خداوند به من بنده رسید
بر شاخ امید من بر و برگ دمید
والله که من از جاه تو آن خواهم دید
کآن نوع کس از خلق نه گفت و نه شنید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.