هرگز دلم از وفای تو فرد مباد
یک دم ز غم تو بیدم سرد مباد
گر وصل تو درمان دلم خواهد کرد
پس یک نفس از درد تو بیدرد مباد
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
هرگز دلم از وفای تو فرد مباد
یک دم ز غم تو بیدم سرد مباد
گر وصل تو درمان دلم خواهد کرد
پس یک نفس از درد تو بیدرد مباد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صد را، رخت از هیچ الم زرد مباد!
بر روی تو از هیچ غمی گرد مباد!
دردیست بزرگ مرگ فرزند عزیز
بر جان عزیزت دگر این درد مباد!
بر خاطرت از خاک رهی گرد مباد
وین آتش اشتیاق ما سرد مباد
دردی دارم ز هجرت ای جان و جهان
درمان دل منی تو را درد مباد
ای جان جهان تن تو را درد مباد
گلزار رخ تو را ورق زرد مباد
فرق سر بدخواه شود خاک رهت
دامان سلامت تو را گرد مباد
هرگز ز کسی یار کسی فرد مباد
سرگرم بدشمنان دم سرد مباد
در عشق اگر هزار درد دگر است
باد آن همه دردها و این درد مباد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.