هوش مصنوعی: این شعر به این موضوع میپردازد که انسان باید در تلاش باشد تا در شرایط جنگ و صلح انتخابهای مناسبی داشته باشد. جنگ و صلح هر دو میتوانند به شادی یا غم منتهی شوند. اگر دشمن صلح نکند و جنگ طلب باشد، تو باید به صلح فکر کنی و بر راه آن قدم بگذاری. همچنین تأکید میشود که باید با اراده و جدیت عمل کنی تا از دشمنی پیشی بگیری و در جدال کم نیاوری.
غبار در ۹ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۰۴ نوشته:
انوری، حکیم نیست و استا شفیعی ثابت می نماید که ناصرخسرو و خیام و سنایی حکیم هستند ولی نمی توان انوری را حکیم خواند. به عنوان مثال در اینجا که انوری می گوید: "مکوش تا بتوانی به جنگ، و صلح گزین" دروغ می گوید. انوری اهل صلح نیست.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به این موضوع میپردازد که انسان باید در تلاش باشد تا در شرایط جنگ و صلح انتخابهای مناسبی داشته باشد. جنگ و صلح هر دو میتوانند به شادی یا غم منتهی شوند. اگر دشمن صلح نکند و جنگ طلب باشد، تو باید به صلح فکر کنی و بر راه آن قدم بگذاری. همچنین تأکید میشود که باید با اراده و جدیت عمل کنی تا از دشمنی پیشی بگیری و در جدال کم نیاوری.
هوش مصنوعی: تلاش نکن که همیشه در شرایط جنگ و صلح انتخاب کنی، زیرا این دو حالت میتواند به سمت شادی یا غم تو را ببرد.
هوش مصنوعی: اگر دشمن صلح نکند و در جنگ باشد، تو نیز جنگجو هستی، اما به جای جنگ، در مسیر صلح قدم بردار.
هوش مصنوعی: تلاش کن که به خوبی از دشمن دور بمانی و در مواقع سخت و درگیری دچار کمبود نشوی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دژم شده ست مرا جان از آن دو چشم دژم
بخم شده ست مرا پشت از آن دو زلف بخم
لبم چو خاک درو باد سرد خواسته شد
دلم بر آتش وز دیده گشته وادی زم
مشعبد است غم عشق هر کجا باشد
[...]
همی روم سوی معشوق با بهار بهم
مرا بدین سفر اندر ،چه انده ست و چه غم
همه جهان را سر تا بسر بهار یکیست
بهار من دو شود چون رسم به روی صنم
مرا بتیست که بر روی او به آذرماه
[...]
خلاف بود همیشه میان تیغ و قلم
کنون به بخت ملک متفق شدند به هم
چگونه کلک که بر دشمنان و بر یاران
از اوست راحت و محنت از اوست شادی و غم
ضعیف جسم و تن خصم از او شده است ضعیف
[...]
نهاد زلف تو بر مه ز کبر و ناز قدم
کراست دست بر آن مشک گون غالیه شم
چو بود عارض تو لاله طبیعی رنگ
مگر نمود مرا عنبر طبیعی خم
بهاری روی تو از زلف تو فزون گشته ست
[...]
گهی ز مشک زند برگل شگفته رقم
گهی ز قیر کشد بر مه دو هفته قلم
گهی زندگره زلف او سر اندر سر
گهی شود شکنِ جَعدِ او خَم اندر خَم
رخش چو لاله و بر لاله از شکوفه نشان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.