گنجور

 
انوری

هر کس که جگر خورد و به خردی هنر آموخت

در دور قمر گو بنشین خون جگر خور

نزدیک کسانی که به صورت چو کسی‌اند

با صورت ایشان نفسی می زن و برخور

پیغام زنان می‌بر و دیبای به زر پوش

با مسخرگی می‌کن و حلوای شکر خور

 
 
 
رضاقلی خان هدایت

آن کس که به صد خون جگر شد هنر آموخت

وز دور قمر گوبنشین خونِ جگر خور

پیغامِ زنان می‌بر و دیبایِ به زرپوش

یا مسخرگی می‌کن و حلوای شکرخور

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه