شمارهٔ ۱۹۶ - مدح شهابالدین ابوالفتح کند و اجازهٔ دخول به مجلس او خواهد
ای آنکه لقب تاش ثاقب تو
هر شب ز فلک اهرمن رماند
موئمن به زبان بر پس اذاجاء
نام پسر و کنیت تو خواند
خورشید جهان را به هر وظیفت
نور دگر از رای تو ستاند
بر چهرهٔ گیتی اگر بخواهی
خالی ز سیاهی شب نماند
گیتی به لب خشک نامرادان
بیدست تو آبی نمیرساند
وز معرکهٔ آز بیمحابا
بیوجود تو کس را نمیرهاند
وز قدر تو اندر حروف معجم
کلک تو نهد زانکه او تواند
منشی فلک با فنون انشاء
پیش قلمت هر ز بر نداند
بر سدهٔ تو کاسمان به رغبت
آن خواهد کانجم برو فشاند
چون سایهٔ نشاندست انوری را
عشق تو وزین گونه او نشاند
گر نیست اجازه به ادخلوها
باز آیت الراحلون بخواند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.