گر باز دگرباره ببینم مگر اورا
دارم ز سر شادی بر فرق سر او را
با من چو سخن گوید جز تلخ نگوید
تلخ از چه سبب گوید چندین شکر او را
سوگند خورم من به خدا و به سر او
کاندر دو جهان دوست ندارم مگر او را
چندان که رسانید بلاها به سر من
یارب مرسان هیچ بلایی به سر او را
هر شب ز بر شام همی تا به سحرگه
رخساره کنم سرخ ز خون جگر او را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و اندوه شاعر است. او از عشق خود به کسی صحبت میکند که اگر دوباره او را ببیند، سرشار از شادی خواهد شد. با این حال، وقتی که با او سخن میگوید، صحبتهایش تلخ است و این تلخی را از دلیل خاصی نمیداند. شاعر به خدا سوگند میخورد که در این جهان دوستش تنها همان شخص است و از اینکه مصیبتها بر او نازل شده، رنج میکشد. او از خدا درخواست میکند که هیچ بلایی بر سر محبوبش نرساند و هر شب از درد فراق او، قلبش میسوزد و صورتش را با خون جگرش سرخ میکند.
هوش مصنوعی: اگر دوباره او را ببینم، شاید بتوانم به خاطر خوشحالی، تاج شادی را بر سر او بگذارم.
هوش مصنوعی: وقتی با من صحبت میکند، جز حرفهای تلخ نمیزند. اما نمیدانم چرا اینقدر تلخی میگوید در حالی که خودش چنان شیرین است.
هوش مصنوعی: من به خدا و به وجود او سوگند میخورم که جز او در این دو جهان هیچ کس را دوست ندارم.
هوش مصنوعی: هر چه مصیبت و درد و رنج به من رسید، ای پروردگار، هیچ نوع بلا و سختیای بر او نرسان.
هوش مصنوعی: هر شب تا صبح در دل شب، چهرهاش را با خون دل خود سرخ میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.