گنجور

 
انوری

گلبن عشق تو بی‌خار آمدست

هر گلی را صد خریدار آمدست

عالمی را از جفای عشق تو

پای و پیشانی به دیوار آمدست

حسن را تا کرده‌ای بازار تیز

فتنه از خانه به بازار آمدست

باز کاری درگرفتستی مگر

نو گرفتی تازه در کار آمدست

تا ترا جان جهان خواند انوری

در جهان شوری پدیدار آمدست

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
غزل شمارهٔ ۲۰ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
عطار

لعل گلرنگت شکربار آمدست

قسم من زان گل همه خار آمدست

گو لبت بر من جهان بفروش ازانک

صد جهان جانش خریدار آمدست

پاره دل زانم که در دل دوختن

[...]

مشاهدهٔ ۵ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه