گنجور

 
امیر معزی

خالق همه اقبال خلایق به تو داد

تا دهر بود بقای اقبال تو باد

تو باده به‌ دست همچنین با دل شاد

بدخواه تو جان و خان و مان داده به‌ باد

 
 
 
اهلی شیرازی

ای پیر شکسته توبه سست نهاد

تا کی بهوای دل دهی عمر بباد

گیرم ز خدا و خلق شرمت نبود

شرمنده خود نمیشوی شرمت باد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه