فزود قیمت دینار و قدر دانش و دین
به شهریار زمان و به پادشاه زمین
شه ملوک ملک شاه دادگر ملکی
که روزگارش بنده است وکردگار معین
پناه هفت زمین که اختران هفت سپهر
به صد هزار قِرانش نیاورند قرین
نه از ستایش او خالی است هیچ مکان
نه از پرستش او فارغ است هیچ مکین
هم از جلالت او هست فر افسر و تخت
هم از شجاعت او هست زیب مرکب وزین
به روزگارش اگر باز جانورگردند
مبارزان هنرمند و خسروان گزین
همه به دولت او بر فلک نهند قدم
همه به خدمت او بر زمین نهند جبین
ایاشهیکه در اسباب دین و دانش و داد
شدست رای تو میزان عقل را شاهین
به امن عدل تو شاهین شود مسخر کبک
به دولت تو شود کبک چیره بر شاهین
شود چو روبه شیر عرین ز هیبت تو
ز فّر بخت تو روبه شود چو شیر عرین
توانگر آمد و مسکین مخالفت لیکن
ز غم توانگر و از شادی و طرب مسکین
کسی که مهر تو از دل برونکند نفسی
شود زکین تو اندیشه در دلش سکین
کسیکه جنگ و خلاف تورا نهد سروبن
برو شود بن هر موی چون سر زوبین
ضمیر و طبع تو گویی فلک شدست و صدف
که نور پاک در آن است و درّ باک دراین
چو فیلسوفان وصف نگین جم شنوند
گمان برندکه نام تو بود نقش نگین
اگرچه هست به عمر اندرون تو را تأخیر
مُقَدّم همه شاهان تویی به داد و به دین
مقدم همه پیغمبران محمد بود
اگرچه بود به ظاهر رسول باز پسین
همانکه پار ز عدلت به روم رفت و به شام
رود ز رأی تو سال دگر به هند و به چین
فرو شود سر اعدا چو بر زند علمت
سر از حصار سمرقند و قلعهٔ غزنین
اگر خبر شود از رزم تو به چرخ بلند
وگر نشان رسد از بزم تو به خلد برین
به رزمگاه تو بازی کنند سیارات
به بزمگاه تو شادی کنند حورالعین
مُسَخَّرند تو را باد و آب و آتش و خاک
ز هر یکی اثری تا کنی علیالتّعیین
به روز رزم برافشان بهبادْ خرمنِ خصم
به روز بزم کن اجزای خاک را زرین
به آب مهر همه کار دوستانت بساز
بسوز جان همه دشمنان به آتش کین
کجا ثنای تو دولت مرا کند تعلیم
کجا دعای تو گردون مرا کند تلقین
همی کنند ثنا را ستارگان احسنت
همی کنند دعا را فرشتگان آمین
همیشه تا بود آثار نیک اصل قوی
همیشه تا بود ایین خوب قطب متین
هزار سال بزی نیک بخت و نیک آثار
هزار سال بمان خوب رسم و خوب ایین
وجود همت و جود تو تا به یومالْحَشْر
بقای دولت و دین تو تا به یَومُالدّین
موافقانت رسیده ز گرد بر گردون
مخالفانت خزیده ز سجن در سجین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به وصف ویژگیهای یک پادشاه عادل و با دانش میپردازد که بر زمین و زمان حکومت میکند. شاعر از جلال و شجاعت او سخن میگوید و بر این باور است که در زمان او، عدالت و دانش به اوج میرسند. این پادشاه به گونهای است که همگان را جذب خود میکند و دشمنانش را مغلوب میسازد. همچنین، شاعر به تأثیر مثبت او بر مردم و سرزمینهای مختلف اشاره میکند و او را به عنوان مدافع دین و آزادی معرفی میکند. در نهایت، انتظار دارد که دولت و دین او از ثمرات نیکو و خوب بماند و به خوبی تا روز قیامت ادامه یابد.
هوش مصنوعی: در زمانهای که معنویت و دانش در میان مردم ارزش بیشتری پیدا کرده، قدرت و اهمیت پادشاهی و ولینعمتها نیز افزایش یافته است.
هوش مصنوعی: پادشاهی که عدالت و انصاف را رعایت میکند و تحت تأثیر زمانه نیست، زمینی را در اختیار دارد که خداوند او را راهنمایی کرده است.
هوش مصنوعی: پناهی که از هفت زمین به دست میآید، چنان است که ستارههای هفت آسمان نمیتوانند به ارزش و اندازهی آن نزدیک شوند.
هوش مصنوعی: هیچ مکانی وجود ندارد که از ستایش و پرستش او خالی باشد؛ همه جا او را ستایش میکنند و هیچ جایی نیست که از عبادت او دور باشد.
هوش مصنوعی: از عظمت و بزرگی او، هم تاج و تخت وجود دارد و هم از دلیری و شجاعت اوست که زیبایی سوارکاری و اسب به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: اگر روزگاری دوباره قهرمانان و هنرمندان به میدان بیایند، همانند پادشاهان بزرگ و منتخب خواهند بود.
هوش مصنوعی: همه به خاطر نعمت و لطف او، بر آسمان قدم میگذارند و در زمین با افتخار و احترام، سر تعظیم فرود میآورند.
هوش مصنوعی: حکمت و خردت در کنار دین و دانش و انصاف، نشاندهندهی آن است که تو قضاوت و تصمیمگیری را با عقل و درستی انجام میدهی.
هوش مصنوعی: در سایهی عدالت تو، پرندهای بزرگ و توانمند هم تحت تسلط پرندهای کوچکتر قرار میگیرد. با اقتدار و نعمت تو، پرندهی کوچکتر بر پرندهی بزرگتر غلبه میکند.
هوش مصنوعی: وقتی تو با قدرت و عظمت خود ظاهر میشوی، همه چیز و حتی روباهها نیز به شیران شجاع تبدیل میشوند. به عبارتی، اثر وجود تو آنچنان قوی است که حتی ضعیفترین موجودات نیز جرات میکنند و به دلیران تبدیل میشوند.
هوش مصنوعی: ثروتمند آمد و با فقیر مخالفت کرد، اما از غم ثروتمند و شادی و سرور فقیر خبر میدهد.
هوش مصنوعی: کسی که محبت تو را از دلش بیرون کند، به آرامش و سکون نمیرسد و همواره در فکر و یاد تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: کسی که به جنگ و نزاع تو میپردازد، به زودی مانند سوزنی در میخ خواهد شد و هر رشتهای که به آن مربوط میشود، دچار آسیب خواهد شد.
هوش مصنوعی: ضمیر و درون تو به گونهای است که مانند آسمان و صدف میدرخشد و درونش نور پاک و گوهری گرانبها وجود دارد.
هوش مصنوعی: وقتی فیلسوفان دربارهی نگین جم و ویژگیهای آن صحبت میکنند، تصور میکنند که نام تو بر روی آن نقش بسته است.
هوش مصنوعی: هرچند ممکن است عمر تو با تاخیر همراه باشد، اما در میان تمام شاهان، تویی که در عدالت و دین بهترین هستی.
هوش مصنوعی: همه پیامبران پیش از محمد بودند، اما او آخرین پیامبری است که به دنیا آمده و رسالتش از دیگران غالبتر است.
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر انصاف و عدالت تو به سرزمینهای دور سفر کرده، حالا ممکن است سال آینده به کشورهای دیگر مثل هند و چین هم برود.
هوش مصنوعی: وقتی که دشمنان سر تسلیم فرود میآورند، پرچم تو از دیوارهای سمرقند و قلعهٔ غزنین بالا میرود.
هوش مصنوعی: اگر خبر پیروزیهای تو به آسمان برسد و یا نشانهای از جشنهای تو به بهشت برسد،
هوش مصنوعی: در میدان نبرد تو، ستارهها به بازی مشغولند و در عرصه فرح و شادی تو، حورالعین به جشن و شادی میپردازند.
هوش مصنوعی: باد و آب و آتش و خاک قدرت دارند که تو را تحت تأثیر قرار دهند و هر کدام از این عناصر اثر خاصی بر تو میگذارند تا بتوانی به طور خاص و منحصر به فرد عمل کنی.
هوش مصنوعی: در روز جنگ، خرمن دشمن را به باد بده و در روز جشن، اجزای خاک را زرین و باارزش کن.
هوش مصنوعی: با محبت و دوستی، همه چیز را برای دوستان خود فراهم کن و به خاطر کینه و دشمنی، جان دشمنان را بسوزان.
هوش مصنوعی: کجا ثنای تو میتواند خوشبختی من را به من آموزش دهد و کجا دعا و نیایش تو میتواند بر من تأثیر بگذارد؟
هوش مصنوعی: ستارگان همواره بر ستایش و تمجید میافزایند و فرشتگان هم از خود دعا و نیایش میکنند.
هوش مصنوعی: همیشه که آثار نیک وجود دارد، اصل و بنیاد قوی هم حضور دارد. در ادامه، اصول خوب همیشه ثابت و پایدار هستند.
هوش مصنوعی: هزار سال با خوش شانسی و نیکویی زندگی کن و هزار سال در راه و روش خوب و آداب نیک باقی بمان.
هوش مصنوعی: همت و بخشش تو تا روز قیامت همچنان باعث بقای حکومت و دین تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: دوستداران تو به محبت و دوستی سرودند و از هر سو به تو نزدیک شدند، اما دشمنان تو از زندان نفاق و کینه به دوری روی آوردهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ترنج بیدار اندر شده به خواب گران
گل غنوده برانگیخته سر از بالین
هرآن که خاتم مدح تو کرد در انگشت
سر از دریچه زرین برون کند چو نگین
بخار دریا بر اورمزد و فروردین
همی فرو گسلد رشته های درّ ثمین
ز آب پاک دهان پر ستاره دارد ابر
ز باد پاک شکم پر ستاره دارد طین
بمشکرنگ لباس اندرون شدست هوا
[...]
همی کند به گل سرخ بر بنفشه کمین
همی ستاند سنبل ولایت نسرین
بنفشه و گل ونسرین و سنبل اندر باغ
به صلح باید بودن چو دوستان، نه بکین
میان ایشان جنگی بزرگ خواهد خاست
[...]
بشکل غالیه دانیست لاله ، یاقوتین
نشان غالیه اندر میان غالیه دان
بتی بمهر چو لیلی بچهر چون شیرین
بوصل او دل من شاد و عیش من شیرین
مثل زنند بشیرین لبش و لیکن هست
حدیث کردن شیرین او به از شیرین
اگر بچین بنگارند نقش چهره او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.