گنجور

 
اثیر اخسیکتی

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «هرکس که زین دو شاد نباشد نه آدمی است» مصرع دوم یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ت» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
د
ش
ک
م
ه
ی

شماره ۱: در امثال عجم گویند خسرو هم نکو داند - که روز اول و آخر نکو دارند مهمان را

شماره ۲: در انتظار عراقی لطایف خوش تو - بسا لطایف رازی که داد غصه مرا

شماره ۳: از کف ترکی چو ماه باده خور و باده خواه - چشمه لب بی گیاه گوشه خور بی حجاب

شماره ۴: شادم به غم تو گرچه شادی - در مذهب عاشقان حرام است

شماره ۵: گرچه سوگند آن خوری کاکنون نکوتر دارمت - من نیم ز آن‌ها بحمدالله که باور دارمت

شماره ۶: توحید چو آفتاب عریان شدنست - وز شبپره طبعان نه هراسان شدنست

شماره ۷: فصل بهار وصل بتان اصل خرمی است - هرکس که زین دو شاد نباشد نه آدمی است

شماره ۸: با دوستان وجود کنی آنچه می کنند - ور بوستان به تو بت نو در بهار داد

شماره ۹: جز کف رادت به یک قرابه تلخ - مشکل او را کسی جواب نداد

شماره ۱۰: به دانه ایست خالت افتاده در زنخدان - باید که گوش داری ز آسیب روزگارش

شماره ۱۱: از زلف تو صد هزار منزل - تا روی تو وسمه خطرناک

شماره ۱۲: یاد لب تو در شب تاریک میکنم - اندیشه بین که باز چه باریک میکنم

شماره ۱۳: ز نان و آب که اصل حیات آدمی اند - ملال گیرد چون بگذرد ز اندازه

شماره ۱۴: کس چه داند که میانی و دهانی داری - گر نبندی کمر ای دلبر و لب نگشائی

شماره ۱۵: ای صورت تو آیت زیبائی و خوشی - وی قامت تو غایت رعنائی و کشی

شماره ۱۶: طنز کنی هر زمان که از تو چه دارم - آه از آن شوخ دیدگان که تو داری

شماره ۱۷: سوزی است مرا در دل اما نه چنان سوزی - سوزی که وجود من بر باد دهد روزی