اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۴ باز آ که نماند بی توام تاب حیات بی وصل تو تلخست شکر خواب حیات باز آی و بکش که بی تو در مشرب من زهر اجل است خوشتر از آب حیات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از یار خود میخواهد که دوباره بازگردد، زیرا زندگی بدون او دشوار و تلخ است. او اشاره میکند که زندگی بدون وصال یار، حتی از زهر هم بدتر است و به نوعی خواستار حضور و عشق اوست.
هوش مصنوعی: برگرد و پیشم بازگرد، زیرا بدون تو دیگر نمیتوانم زندگی کنم. زندگی بدون وصل تو تلخی و عذاب دارد، حتی خوابیدن هم شیرین نیست.
هوش مصنوعی: برگرد و بیا، زیرا بدون حضور تو در زندگی من، ماندن مثل زهر مرگ است و این وضعیت بدتر از نداشتن آب حیات است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای قد خوش تو سرو شاداب حیات
لعل لب تو چشمه نایاب حیات
با قد تو باد در کف سرو چمن
با لعل تو خاک بر سر آب حیات
تا بسته نگردد بکل ابواب حیات
وز تن نشود منقطع اسباب حیات
امید توان داشت که آید بصفا
از تیرگی محنت و غم آبحیات
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.