گنجور

 
اهلی شیرازی

حمدی از حد افزون و سپاسی از قیاس بیرون سزاوار صانع بیچون که به کلک صنایع نگار بدایع آثار بر صحایف لطایف روزگار نظم قصیده موجودات با حسن صفات رقم کرده.

الذی لا اله الا هو والذی لم یلد ولم یولد و صلوات تامات و تحیات زاکیات بر سرور کاینات و خلاصه موجودات صاحب المعجزات و الآیات یعنی محمد مصطفی صلی الله علیه و آله.

(شعر)

در نظم وجود همه پیغمبر مرسل

چون قافیه در آخر و ملحوظ در اول

و درود بیکران بر آل و اولاد او باد.

اما بعد نموده میشود که بعد از فراغ مطالعه و مشاهده صنایع و بدایع قصیده مصنوع که رقمزده کلک لطایف شعار مفخر الشعراء خواجه جلال الحق و الدین سلمان ساوجی است ضاعف الله تعالی اجره، الحق هر بیت از آن بحری گوهر است.

شعر

زهی باغ کز نوبهار سخن

که شد میوه اش شکرین مغز و پوست

قصیده نگویم که بحری بود

چه بحری که هر گوشه بحری دروست

شعر را بخانه مویی نسبت کرده اند و قافیه را زمین گفته اند و سقفش معنی و حدودش چهار رکن مصراعین واجب نمود قصیده یی بطریق تتبع انشاء نمودن موشح بالقاب شریف مدون این صناعت مروج این بضاعت امیرکبیر عالم عادل مفخر الامراء ملجا الفضلا ملاذالفقراء اسد المعارک شبلی المسالک ضرغام الاسلام و المسلمین نظام الحق و الدوله و الدنیا والدین علیشیر.

شعر

آنکه نشو و نمای گلشن دهر

همه از آفتاب همت اوست

سرخ رویی اهل فضل امروز

چون عقیق از سهیل دولت اوست

لازالت نظام الملک فی ظلال جلاله و مد علی الخافقین ظل نواله مشتمل بر اصول و فروع بحور و دوایر سته که اوزان نوزده گانه است و تفکیک بحور آن و تعریف اقسام و حدود قوافی صحیح و معیوب و اسامی آن و انفراع صنایع و بدایع که متقدمین در کتب جمع کرده اند و متاخرین جسته جسته باز نموده اند با نوادر صنایع که فکر بکر این غرقه بحر جانگدازی اهلی شیرازی اختراع کرده امید که در آنحضرت بسمع قبول مسموع افتد و بعین رضا ملحوظ گردد.

مگر نسیم قبولم چو غنچه بنوازد

که بشکفد گل امید من ازین بستان

آمین یا رب العالمین والتکلان علی واهب الاحسان