کاکل شکست و شد گره کار بسته تر
کار دل شکسته ما شد شکسته تر
ابرو گشاده بود و مرا کار بسته بود
بر زد گره بر ابرو و شد کار بسته تر
اکنون طمع به خسته غم نیست کز دلش
آتش بلندتر شد و افغان نشسته تر
در انتظار روز دگر چند جان دهد
بیمار دل که روز به روز است خسته تر
بازآ که ما بیاد تو از نقش دیگران
دل شسته ایم و دیده ز دل نیز شسته تر
اهلی بیمن عشق تو ای آفتاب حسن
باشد همیشه روز بروزش خجسته تر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این غزل دربارهی عشق و انتظار شاعر برای وصل محبوب است. شاعر به زیبایی محبوب که همچون خورشید میدرخشد اشاره میکند و بیان میکند که با وجود اینکه میداند محبوب به سوی او نخواهد آمد، همچنان چشم به راه اوست. او از درد و رنجی که در اثر دوری محبوب متحمل میشود سخن میگوید و به بهایی که برای عشق خود میپردازد اشاره میکند. در نهایت، شاعر از بینظیر بودن محبوب و دشواری رسیدن به او صحبت میکند. با وجود همهی اینها، عشق او قوی و پایدار است.
هوش مصنوعی: موهای پریشان شده و مشکل ما بیشتر پیچیده شد و دل شکسته ما هم بیشتر جریحهدار شد.
هوش مصنوعی: چشم های زیبا و دلربا مرا به چالش کشید و با یک اشاره بیشتر از قبل در دام عشقش افتادم.
هوش مصنوعی: امروزه دیگر امیدی به دل شکسته نیست؛ زیرا آتش درونش بیشتر شعلهور شده و نالهاش هم عمیقتر شده است.
هوش مصنوعی: بیمار دل در انتظار روزی دیگر است و هر روز که میگذرد، خستهتر و ناتوانتر میشود.
هوش مصنوعی: بازگرد که ما به خاطر تو از یاد دیگران دل بریدهایم و چشمانمان نیز بیشتر از دل پاک شده است.
هوش مصنوعی: عشق تو همچون آفتابی است که همیشه درخشان و پربرکت میدرخشد و روزهایی که با وجود تو سپری میشود، خوشتر و شادابتر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.