گرچه اشک من خبر از بیگناهی میدهد
چشم او فتوی به خون از دل سیاهی میدهد
دل گواهی میدهد کان غمزه ریزد خون من
کی برم جان از کفش چون دل گواهی میدهد
مزد شببیداری بلبل نگر کِش هر سحر
گل به دست خود شراب صبحگاهی میدهد
خضر اگر بخشش کند یک جرعه بخشد تشنه را
وقت ساقی خوش که می چندان که خواهی میدهد
هرکه در بحر غم از بیلنگری طوفان کند
کشتی دل را به گرداب تباهی میدهد
اهلی از سنگیندلی آن بت نبخشد کام کس
کام ما گر میدهد لطف الهی میدهد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.