خوبان دل گرم و نفس سرد چه دانند؟
باروی چو گل قدر رخ زرد چه دانند؟
آسوده دلانی که بخوابند همه شب
سرگشتگی عاشق شبگرد چه دانند؟
گویند حریفان که چرا دل بتو دادم
من دانم و دل مردم بیدرد چه دانند؟
خلقی همه را چشم حسد بر گل وصل است
خاری که بود بر جگر مرد چه دانند؟
اهلی، سخن صومعه بگذار که زهاد
راه و روش میکده پرورد چه دانند؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.