گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اهلی شیرازی

سوختم چند چو برق آیی و چون باد روی

من بصد فتنه گرفتار و تو آزادی روی

میکنی جور و جفا تا نکنم یاد تو لیک

تو نه آنی که بجور و ستم از یاد روی

مردم از ناله مردم بکسان جور مکن

هم مرا سوز اگر از پی بیداد روی

ای خوش آندم که چو بازیچه‌ی طفلان گشتم

سوی من خنده زنان آیی و دلشاد روی

از پی پرسش اهلی چه کنی رنجه قدم

ترسم آزرده ز بس ناله و فریاد روی