تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری
هزار گمشده را زان دیار باز آری
مرا چو سبزه پژمرده ایسحاب کرم
چه شد برحمت خود گر بکار باز آری
ز هجر روی تو جان بیقرار شد بازآی
مگر که جان مرا با قرار باز آری
هر آهوییکه شکارت نشد ز حسرت سوخت
در آن هوس که تورو در شکار باز آری
بروزگار جوانی و کام دل ای پیر
کجا رسی مگر آن روزگار باز آری
جهان بهار و خزانش بسیست لیک تو کی
خزان پیری خود را بهار باز آری
غبار دل ببری پیش گلرخان چون باد
که گر غبار بری هم غبار باز آری
چو سرو ناز تو اهلی کنار کرد از تو
بآب دیده کیش در کنار باز آری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.