صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی
تا نچشیده یی برو ورنه خراب میشوی
بسکه چو باده خون ما شب همه شب همیخوری
چون گل تازه صبحدم مست شراب میشوی
ایکه طبیبی از سرم بگذر و حال من مپرس
آتش من بهم مزن ورنه کباب میشوی
از هوس لبش دلا، تشنه مشو نفس نفس
گرچه ز گریه دمبدم غرقه در آب میشوی
اهلی شوخدیده گو از در نیکویان برو
ورنه چو اشک خود خجل از همه باب میشوی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییها و جذبههای معشوق میپردازد. شاعر از شکرینچشمی یاد میکند که دلها را میسوزاند و عشق و شوق او را بیان میکند. او به ویژگیهای ظاهری معشوق اشاره میکند و میگوید هر چه در زیباییاش باشد، آنچنان جذاب است که دلها را حیران میکند. همچنین، شاعر به احساسات سوزناک عاشقانی اشاره میکند که از درد جدایی رنج میبرند و میپرسد که آیا معشوق غمخوار دل سوختگان هست یا نه. در نهایت، او به قد و قامت معشوق و دست نیافتنی بودن او اشاره کرده و از او میخواهد که به عاشقانی که در انتظار وصال هستند، توجه کند.
هوش مصنوعی: اگر صوفی میخواهد به جمع ما برای نوشیدن شراب بیاید، اما هنوز آن را نچشیده باشد، بهتر است که نرود؛ چون در غیر این صورت، دچار مشکل و فساد خواهد شد.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه هر شب از خون ما سرمست میشوی، مانند گل صبحگاه مست شراب میگردی.
هوش مصنوعی: ای طبیب، تنها از کنارم بگذر و حال و روزم را نپرس؛ اگر در آتش درون من دخیلی بگذاری، خودت هم آسیب میبینی و میسوزی.
هوش مصنوعی: از آرزو و هوس لبان محبوب، دل خود را تشنه کن؛ هرچند که به خاطر گریهات مدام در آب غرق میشوی، نباید ناامید شوی.
هوش مصنوعی: اگر تو با انسانهای خوب و نیکو معاشرت کنی و با آنها بر سر و زبان خوشی داشته باشی، زندگیات شیرینتر و دلپذیرتر خواهد بود. اما اگر این کار را نکنی و در جمع آنها حاضر نشوی، به گونهای خواهی شد که به خودت و دلت سرزنش میکنی و احتمالاً احساس بدی پیدا خواهی کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.