چون بود روز جزایی مکن آزار کسی
زانکه کس تا بقیامت نبود یار کسی
به که در راه محبت چو الف راست شوی
که درین ره بکجی راست نشد کار کسی
گر ز خورشید چو مجنون ببیابان سوزی
به که منت کشی از سایه دیوار کسی
خار و گل چونهمه یکسان شود از باد خزان
مرغ زیرک نشود بسته گلزار کسی
برد بر دوش سبوی می رندان اهلی
مرد آنست که بر دوش نهد بار کسی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر اشاره دارد به اهمیت محبت و عدم آزار دیگران. شاعر در روز قیامت تأکید میکند که هیچ کس یار دیگری نخواهد بود و بهتر است انسان در راه محبت راستگو و درستکار باشد. اگر محبت واقعی داشته باشیم، نیاز به سایه دیگران نخواهیم داشت و همه موجودات، چه خار و چه گل، در برابر باد خزان یکسان خواهند شد. همچنین در پایان، شاعر میگوید که انسان واقعی کسی است که بار دیگران را بر دوش بگذارد و به کمک آنها بشتابد.
هوش مصنوعی: هرگز کسی را آزار نده، زیرا در روز قیامت هیچکس حامی و یاور دیگری نخواهد بود.
هوش مصنوعی: بهتر است در مسیر عشق، همچون حرف الف راست و استوار باشی، زیرا کسی در این راه با کج رفتن به نتیجه نخواهد رسید.
هوش مصنوعی: اگر همچون مجنون در بیابان از آفتاب بسوزی، بهتر است تا اینکه از سایه و کمک دیگران انتظار داشته باشی.
هوش مصنوعی: وقتی که خار و گل در برابر ناملایمات دنیای خارج یکسان شوند، هیچکس در گلستان نمیتواند در برابر مشکلات و چالشها از خود محافظت کند. این به ما میگوید که در شرایط سخت، حتی کسانی که زیرک هستند هم نمیتوانند از خطرات در امان بمانند.
هوش مصنوعی: مردان اصیل و بافضیلت کسانی هستند که در زمان سختی و نیاز، بار دیگران را به دوش میکشند و به آنها کمک میکنند، مانند مردانی که با دلخوشی و اخلاق نیک، مشغول نوشیدن شراب هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من پس از عزت و حرمت شدم ار خار کسی
کار دل بود که با دل نفتد کار کسی
دین و دنیا و دل و جان همه دادم چه کنم
وای بر حال کسی کوست گرفتار کسی
ناامید است ز درمان دو بیمار طبیب
[...]
دیده بیرون شده از پرده به دیدار کسی
جان به لب آمده از لعل شکربار کسی
همچو تصویر نیم زنده ولیکن دارم
چشم در راه کسی پشت به دیوار کسی
نرگس از چشم و گل از دست کسی افتاده است
[...]
یار من یار کسی گشته و دلدار کسی
چه شدی گر نشدی یار کسی یار کسی
خار خاریش نه زین خار که بر دل دارم
که نرفته است به پای گل من خار کسی
نکند ار چه دلزار من آزار کسان
[...]
در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی
هر کس آزار من زار پسندید ولی
نپسندید دل زار من آزار کسی
آخرش محنت جانکاه به چاه اندازد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.