خوش آنکه نهی پای بسر منزل خاکم
آبی زنم دیده دهی بر دل خاکم
شادی که برویم دگر از خاک چو سبزه
گر سایه سرو تو شود مایل خاکم
ای بحر کرم باز بیک موج عنایت
برهان ز جگر تشنگی ساحل خاکم
دل مرغ سر بام تو شد من سگ کویت
او قابل عرش آمد و من قابل خاکم
اهلی چو سر از خاک بر آرم بقیامت
جز سبزه حسرت نبود حاصل خاکم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.