اگر تو دور کنی از درم صبور شوم
ولی خدا نگذارد که از تو دور شوم
سرم ز سجده این در چه خوش حضوری یافت
خوش آنکه خاک درت از سر حضور شوم
شبی چو آبحیات از درم درآ ای شمع
که گرچه ظلمت محضم تمام نور شوم
باختیار چرا در رهت نگردم خاک
که در فراق تو خاک از سر سرور شوم
تو بدگمان مشو ایگل که من نه آنمرغم
که گر بخلد روم بیتو صید حور شوم
سگ رقیب تو غافل ز حلم شیران است
مباد آنکه ز غیرت بر او غیور شوم
برغم کج نظران جرعه یی به اهلی بخش
که از شراب تو مست می طهور شوم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.