با چون تو شوخی سرو قد عاشق کش و طناز هم
گل را نزیبد ناز کی سرو سهی را ناز هم
هرچند خونم میخوری هرگه که میبینم ترا
دل میبرد سوی توام جان میکند پرواز هم
صد خسته بهر پرسشی جان داد و تو عیسی نفس
از ناز نگشودی لبی چشمی نکردی باز هم
گر صد هزار از ما کشی چون مور زیر پای خود
از ما نخیزد شکوهای کس نشنود آواز هم
اهلی اگر مست بتی هم سجده شو با برهمن
با شیخ مسجد کم نشین سجاده دور انداز هم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از عشق و longing (دلتنگی) برای معشوق سخن میگوید. شاعر به خواب و خیالی از دیدار معشوق اشاره دارد و بیان میکند که ترس از جدایی و نرسیدن به او دارد. آتش شوق او در سینهاش میسوزد و احساس میکند که بدون وجود معشوق، زندگیاش بیمعناست. همچنین به زیبایی معشوق شبیه شمعی در یک مکان شاد و دلپذیر اشاره میکند و از باد صبا میخواهد که او را به سوی معشوق ببرد. در نهایت، شاعر تاکید میکند که اگر معشوق یاری کند یا دشمنی، هیچکس جز او نمیتواند جای خالیاش را پر کند.
هوش مصنوعی: با کس مثل تو که هم شوخ و زیباست و هم دلبر، گل نمیتواند به او ببالد. کجا سرو زیبای صاف و قد بلند میتواند در ناز و عشوهگری به گرد پای او برسد؟
هوش مصنوعی: با اینکه تو مرا عذاب میدهی، هر بار که تو را میبینم، دل من به سمت تو پرواز میکند و جانم پر از عشق میشود.
هوش مصنوعی: صد نفر به خاطر پرسشهایشان جان خود را فدای تو کردند، ولی تو مانند عیسی (مسیح) از ناز و لذت خود را با رفتن به آنها مشغول نکردی و نه لبی گشودی و نه چشمی به آنها دوختی.
هوش مصنوعی: اگر صد هزار از ما را مانند مور زیر پا بکشند، باز هم از ما هیچ شکایتی بلند نخواهد شد و صدای ما به گوش کسی نخواهد رسید.
هوش مصنوعی: اگر اهل معرفت و مست از عشق هستی، باید در برابر بتی سجده کنی. با برهمن (استاد معنوی هندو) همنشینی کن و دور از شیخ مسجد و سجاده بنشین. در اینجا به تفکر آزاد و فراتر رفتن از نهادهای محدود دعوت میشوی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.