چو ماه نوجمال عالم افروزش که می بینم
ز روز دیگر افزون است هر روزش که میبینم
نهال نورس قدش گذشت از قامت طوبی
از اینهم بگذرد زین بخت فیروزش که میبینم
نه تنها درد نادیدن ز منع دشمنم سوزد
ز نادیدن بتر جور بد آموزش که میبینم
دل ریش پریشانم یکی کز لطف جمع آرد
که خواهد بود غیر تیر دلدوزش که میبینم
تن بیمار اهلی کز تب هجران همی سوزد
عجب گر جان برد چونشمع ازین سوزش که میبینم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.