گنجور

 
اهلی شیرازی

ما بیکسیم و معرکه خونخوار یا علی

ما را به لطف خویش نگهدار یا علی

از گنجهای لطف تو یا بوالحسن مدد

وز اژدهای قهر تو زنهار یا علی

عالم فرو برد چو گشاید بگاه قهر

سیمرغ ذوالفقار تو منقار یا علی

فریاد رس که سیل بلا در رهست و ما

در خواب غفلتیم و تو بیدار یا علی

تسبیح قدسیان فلک هر نفس بود

صد بار یا محمد و صد بار یا علی

خضر و مسیح تشنه لب جرعه تواند

مست تواند مردم هشیار یا علی

آندم که تافت نور الهی ز صبح غیب

روی تو بود مطلع انوار یا علی

بهر خدا که تشنه دیدار خویش را

سیراب کن به شربت دیدار یا علی

دیدار خود نمای به جنت که پیش ما

سهل است حور و کوثر و انهار یا علی

غیر از تو دل بهر که دهم بت پرستی است

زان توام ز غیر تو بیزار یا علی

منصور کشته کی زانا الحق شدی اگر

گفتی چو عاشقان بسردار یا علی

صد یوسف آورد بخریداریت ز شوق

جان عزیز بر سر بازار یا علی

تو مظهر عجایب حقی و میکنی

از هر عجب عجیب تر اظهار یا علی

آندم که بر افراشتی از بهر دین علم

کردی لوای کفر نگونسار یا علی

دشمن ز سرکشی نبرد کار خود ز پیش

او را به تیغ تست سرو کار یا علی

تا خصم روسیاه شود شرمسار خود

بردار تیغ آینه کردار یا علی

عالم به آب تیغ بشوی از غبار کفر

دین را مهل بر آینه زنگار یا علی

طوفان نوح تازه کن از آب ذوالفقار

در خصم بد اثر مهل آثار یا علی

آنرا که دل ببوی تو چون غنچه وا نشد

خون کن دلش چو نافه تاتار یا علی

بر باد قهر ده به یکی گرد دلدلت

طاق و رواق گنبد دوار یا علی

عالم سراسرست پر از غم ولی چه غم

ما را که هست لطف تو غمخوار یا علی

شهباز همتی برهان جان ما زدام

ما را مهل چو مرغ گرفتار یا علی

چشمی فکن بحال گدایان خود که ما

کم مایه ایم و لطف تو بسیار یا علی

داماد مصطفی و پسر عم او تویی

ای جانشین احمد مختار یا علی

اهلی کجا رود که غلام قدیم تست

او را کجاست جز تو خریدار یا علی

در دام محنت است بلطفش تو دست گیر

بازش ز چنگ غصه برون آر یا علی