گنجور

 
میرزا آقاخان کرمانی

ولی اژدها پور آن شهریار

بسی بود استمگر و نابکار

در آن عصر میری زاکمینیان

که کاوس خواندندی او را کیان

بر اهواز و بر پارس بد پادشا

به پارزگراد اندرون داشت جا

ورا اژدها دختر خویش داد

که او بد جهانجوی واکمین نژاد

مرآن دخت را بد فرامیز نام

که ماندانه خوانند او را عوام

 
sunny dark_mode