گنجور

 
ادیب الممالک

شکل انگیس و عقله ای فرزند

متعلق به جرم کیوانست

و آنچه مخصوص مشتری باشد

نصره الداخل است و لحیانست

همچنین حمره و نقی الخد

زان بهرام لعل خفتانست

قبض داخل همچو نصرت الخارج

تابع آفتاب تابانست

عتبه الداخل و خرج بی شک

زهره را پیشکار ایوانست

اجتماع و جماعت اندر رمل

به عطارد همی ز اعوانست

هم بیاض و طریق از قمرند

که باوج فلک درخشانست

قبض خارج ملازم ذنب است

زین سبب دل ازو هراسانست

باشد از راس عتبة الخارج

یادگیر این سخن که آسانست

 
 
 
رودکی

مرغ دیدی که بچه زو ببرند؟

چاو چاوان درست چونانست

باز چون بر گرفت پرده ز روی

کروه دندان و پشت چوگانست

مسعود سعد سلمان

جشن اسلام عید قربانست

شاد ازو جان هر مسلمانست

خانه گویی ز عطر خرخیز است

دشت گویی ز حسن بستانست

باد فرخنده بر خداوندی

[...]

وطواط

این نه اسبست چرخ گردانست

مرکب خاص شاه گیهانست

تند کوهی بوقت آرامش

گرد بادی بوقت جولانست

فعل او هست چون هلال ، و لیک

[...]

عین‌القضات همدانی

کار عشق ای پسر به بازی نیست

عشق وصف نهاد سلطانست

بوالعجب مذهبیست مذهب عشق

اندرو شاه و بنده یکسانست

شاه محمود بود و بنده ایاز

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه