زمانیکه قفقاز را روس برد
ز ایرانیان نام و ناموس برد
از آنروز گردان و شیراوژنان
سزد گر بپوشند رخت زنان
از آنروز ایرانیان مرده اند
که سر بر خط غیر بسپرده اند
سران و بزرگان این بوم و بر
نشستند با دلبر سیم بر
همه با گوزنان و گوران بدشت
خرامند در گردش و بازگشت
به سر گل فشاندند بر جای خود
بکف سرخ می جای تیغ کبود
سپاهی که آوای زرینه کوس
ندانسته از بانک جغد و خروس
سپاهی که هفتاد و هشتاد سال
نه با شیر کوشیده نه با شکال
نه یاران خون دیده مانند میغ
نه گوشش شنیده چکاچاک تیغ
اگر شیر نر پیش روباه روس
تن از بید سازد رخ از سند روس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.