هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر میگوید که اگر هزار بنده را آزاد کنی، این کار نمیتواند شادی واقعی را به وجود آورد. او بر این باور است که اگر آزادی به لطف و محبت باشد، بهتر است که دیگران را آزاد نکنی، زیرا آزادی حقیقی از محبت ناشی میشود.
هوش مصنوعی: اگر هزاران بنده را آزاد کنی، این عمل به خودی خود باعث خوشحالی نیست؛ بلکه باید توجه داشته باشی که این اقدام میتواند معنای واقعی شادی را نداشته باشد.
emad omidi در ۱۴ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹، ساعت ۱۱:۳۲ نوشته:
سلام روی جلد کتاب شعری که در دهه 60 چاپ شده بود رباعی بدین صورت بود: صد خانه اگر به طاعت آباد کنی به زان نبود که خاطری شاد کنی گر بنده کنی ز لطف آزادی را بهتر که هزار بنده آزاد کنی موفق باشید
محمد در ۷ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۵۷ نوشته:
با درود در نسخ مختلف به تعدد مصرع اخر را اینطور نوشته اند بهتر که هزار بنده آزاد کنی و عقلانی نیز چین است چون بنده آزاد کردن در تقابل با بنده آباد کردن معقول تر و مرتبط تر میباشد با تشکر
عبدالله در ۷ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۰۸ نوشته:
این رباعی به شکل زیر از شیخ علاءالدوله سمنانی است که در مقدمه برنامه رادیویی" برگ سبز "شماره 247 آمده است صد خانه اگر به طاعت آباد کنی به زان نبود که خاطری شاد کنی گر بنده کنی ز لطف آزادی را بهتر که هزار بنده آزاد کنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر میگوید که اگر هزار بنده را آزاد کنی، این کار نمیتواند شادی واقعی را به وجود آورد. او بر این باور است که اگر آزادی به لطف و محبت باشد، بهتر است که دیگران را آزاد نکنی، زیرا آزادی حقیقی از محبت ناشی میشود.
هوش مصنوعی: اگر هزاران بنده را آزاد کنی، این عمل به خودی خود باعث خوشحالی نیست؛ بلکه باید توجه داشته باشی که این اقدام میتواند معنای واقعی شادی را نداشته باشد.
هوش مصنوعی: اگر با مهربانی کسی را به خدمت بگیری، بهتر از این است که هزاران نفری را که آزاد هستند، آزاد کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خواهی چو خلیل کعبه بنیاد کنی
و آنرا به نماز و طاعت آباد کنی
روزی دو هزار بنده آزاد کنی
به زان نبود که خاطری شاد کنی
دل پر غم دیگران مرا یاد کنی
بر خویشتن از گزاف بیداد کنی
در مجلس باده گر مرا یاد کنی
غمگین دل من به یاد خود شاد کنی
بیداد به یکسو نهی و داد کنی
وز بندگی و محنتم آزاد کنی
از رنج و ملال ما چه فریاد کنی
آن به که به شکر وصل را شاد کنی
از ما چه گریزی و چرا داد کنی
زان ترس که وصل را بسی یاد کنی
تا چند دلا ناله و فریاد کنی
بر جان من شکسته بیداد کنی
عمرم به غم فراق بگذشت چو باد
جانا چه شود گرم دمی شاد کنی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.