گنجور

 
ابوسعید ابوالخیر

ای غم گذری به کوی بدنامان کن

فکر من سرگشتهٔ بی سامان کن

زان ساغر لبریز که پر می ز غمست

یک جرعه به کار بی سرانجامان کن

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode