امام وقت خود ویرا شافعی کهین میگفتند! از بزرگی روزی بر کران مجلس جنید بر گذشت بنوشید و برفت کسی ویرا گفت: که چون دیدی جنید را؟ گفت: رموز قوم لا اعرفها، غیر ان لهذا الشیخ صولة لیست بصولة المبطلین.
شیخ الاسلام گفت: پیر را صولت باید، که از ولایت عین افتد، او را پیک و دربان نبود، هر که او را بیند بشکوهد، ترا بآن کار نیست آن هیبت ازودانی. آن از چیست؟ میان او، و میان عزت حجاب نیست، او که بعین کار عالم بود، گاه بصولت و غیرت رود، و گاه بخلق.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: امام شافعی بیان میکند که روزی بر جنید گذر کرد و به او نگاه کرد. او میگوید که رموز قوم را نمیشناسد، اما میداند که جنید دارای صولت و هیبتی است که باطل نیست. شیخ الاسلام میگوید که یک پیر باید دارای صولت باشد و چنین شخصی نیاز به دربان و محافظ ندارد. وقتی کسی به او نگاه کند، به او احترام میگذارد و آن هیبت به دلیل مقام علمی و معنویاش است. او در گاههای مختلف با پختگی و غیرت خود به میان مردم میآید، اما همچنان با خلق نیز مرتبط است.
هوش مصنوعی: امام شافعی درباره جنید میگفت: در یکی از روزها، در کنار مجلس جنید قرار گرفتم و او را نظاره کردم. کسی از من پرسید که جنید را چگونه دیدی؟ من پاسخ دادم: من رموز و اسرار این گروه را نمیشناسم، اما میدانم که این شیخ (جنید) قدرتی دارد که با قدرت بیخودیها قابل مقایسه نیست.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام بیان کرد که شخص پیر باید از قدرت و نفوذی برخوردار باشد که به مقام والای خود دست یابد. اگر کسی او را ببیند، نباید در مورد آن هیبت و عظمت او تردیدی داشته باشد. دلیل این موضوع در این است که او با عزت و شرافت فاصلهای ندارد و به نوعی در کارهای دنیا و مسائل آن مشغول است. او گاهی با اقتدار و غیرت ظاهر میشود و گاهی نیز با مردم و خلق همراهی میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.