بخش ۱۵۲ - و من طبقة الخامسة ایضاً ابوبکر الدقی شیخ الشام
شیخ الاسلام گفت: که نام وی محمد بن داود الدمشقی بود و گویند که باصل دینوری بود اما بشام نشست عمر وی صدو بیست بکشید. از اقران بوعلی رودباری بوده و جز ازو، که عمر وی بکشید بصد سال صحبت کرده بود با شیخ بوعبداللّه جلا٭ و باو نسبت کند. و شاگرد بوبکر زقاق مهین٭ ایذ جنید را دیده بود و مجرد جهان بود از مهینان مشایخ وقت با نیکوتر حال. و با بوبکر مصری٭ صحبت کرده بود سنه تسع و خمسین و ثلثمائه برفت از دنیا.
شیخ الاسلام گفت: که بوعبداللّه باکو گفت کی غلام دقی گفت که دقی گفت: العافیة و التصوف و لایکون. و حصری گفت: ما للصوفی والعافیه؟ صوفی را باعافیت چکار؟ شیخ بوعبداللّه رودباری بر کنار دریا وسوسهٔ داشت طهارت میکرد، و بادمی آمد و دست و پای میطرکید و خون میآمد.
درماند گفت: الهی! العافیه! آواز دادند کی: العافیه فی العلم یعنی الشریعة.
شیخ الاسلام گفت که بوبکر دقی گفت: کی به نصیبین شدیم مهمان سمیعی، وقت خوش بود «و قوال خوش بود» و هیچ بیگانه نبود، و هیچ جوشی نمیبود و همه آرامیده بودند. سمیعی گفت: وقت طبیب و قوال طبیب و ما فینا ضد فما هذا الخمود؟ دقی گوید که گفتم: وقتنا فوق السماء. سمیعی گفت: چون میگوئی؟ گفتم: اینچ او میخواند همه از من و از تست هموار میآید، کی من و تو، در تصوف من کجا بود؟ صوفی را جز ازیک نبود. حالی پدید آمد و شوری، که همنان جامه می دریدند و میافتادند و بانگ میکردند. هیچکس نبود مگر که جامه دریده بود وادع الی ربک.
شیخ الاسلام گفت: مزامیر قدس فی مقاصیر انس، بالحان توحید، فی ریا من تمجید، بمطربات المثانی، من تلک المعانی، المودیة الی نعیم ثانی، القاذفات فی بحرالامانی.
سماع اینست اجابت کن ای جوانمرد! لاارض تقلکم، و لا سماء تظلکم و لانای یجمعکم و لا لسان یصفکم، و لا علة تدینکم و لا عیب یعبد کم و لا زمان یلیکم و لا مکان یؤیکم.
شیخ الاسلام گفت: کی دقی وقتی در بادیه بزارید گفت: آلهی! ازان حقیقت خود که مرا دادی بهرهٔ من چیزی بر دل من آشکارا کن تا جان من بیاساید. چیزی بروی بگشادند، زاری بروی فتاد کامستید کی تباه شدید گفت: الهی! بپوش! که من طاقت ندارم، آنرا بپوشیدند.
شیخ الاسلام گفت: که پنهان کردن غیب و اهل غیب از اللّه تعالی رحمت است، که آن درین جهان نکویزد هر چیزی که ازان آشکارا شود یا اماکی آنکس را در وقت ببرند، یا عقل وی طاقت آن ندارد، احوال و رسوم وی متغیر شود، غیبی و حقیقی نهان به تا بسر آن شوی در سرای غیب و حقیقت که این دنیا سرای بهانه است و زندان تا یک راه کی مدت فراسر شود و آن نان خورده آیذ و در حقایق و غیب باز شود و اللّه المستعان.
بوبکر رازی گوید، کی دقی گوید: علامة القرب الا نقطاع عن کل شیئی سوی اللّه. و هم وی گفت کلام اللّه اذا اضاء علی السرایر با شراقه ازالت البشریة برعوناتها. قال ابونصر الطوسی سئل الدقی عن سوء ادب الفقراء مع اللّه فی احوالهم. قال: انحطاطهم من حقیقة العلم الی ظاهر العلم.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به زندگی و نظرات شیخ الاسلام محمد بن داود الدمشقی میپردازد. او که با بوعلی رودباری و دیگر مشایخ مشهور زمان خود ارتباط داشته، پس از 120 سال زندگی در سال 359 هجری به دنیا رفت. او در باب تصوف و معنویت گفتگو کرده و به ادب و علوم دینی توجه ویژهای داشته است.
شیخ بوعبدالله رودباری یکی از شخصیتهای مورد اشاره است که به طهارت و سیر و سلوک عرفانی میپرداخته و از بیماری و عافیت سخن گفته است. همچنین اشاره به تجمعی از صوفیان در نصیبین و حالاتی که در آنجا پیش آمد، قابل توجه است. بوبکر دقی نیز به بیان حالاتی از حاصل علم و نزدیکی به خداوند پرداخته و بر اهمیت خلوص نیت در ارتباط با خدا تأکید دارد.
در نهایت، متن به این نتیجه میرسد که انسان باید از دنیای مادی و ظاهری فاصله گرفته و در جستجوی حقایق باطنی و عمیقتر باشد. ارتباط با خدا و دوری از تعلقات دنیوی، موضوعات مهمی هستند که در این گفتگو مطرح میشوند.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت که نام او محمد بن داود الدمشقی بود و گفته میشود که او از اصل دینوری بوده ولی در شام زندگی کرده و عمرش به 120 سال رسید. او همدورهای با بوعلی رودباری بود و به جز او، با شیخ بوعبدالله جلا نیز ارتباط داشته و نزدیک به صد سال با او صحبت کرده است. همچنین شاگرد بوبکر زقاق بود و جنید را دیده بود. او از میان مشایخ زمان خود با حالتی نیکو زندگی میکرد و با بوبکر مصری نیز در سال 359 هجری صحبت کرده بود و در همان سال از دنیا رفت.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام بیان کرد که بوعبدالله باکو گفت: "غلام دقی" گفته است که دقی میگوید: "عافیت و تصوف باید وجود داشته باشد." و حصری پرسید: "صوفی چه ارتباطی با عافیت دارد؟" بوعبدالله رودباری در کنار دریا در حال طهارت بود که ناگهان بادی وزید و دستان و پاهای او را زخم کرد و خون جاری شد.
هوش مصنوعی: درماند ندا داد: خدایا! سلامت! صدایی آمد که گفت: سلامت در علم است، یعنی در شریعت.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام نقل کرد که بوبکر دقی گفت: زمانی که به نصیبین رسیدیم، مهمان سمیعی بودیم. وقت خوشی بود و قوال هم صدای خوبی داشت. هیچ کس بیگانهای نبود و همه در آرامش بودند. سمیعی گفت: «وقت طبیب و قوال طبیب است و ما در اینجا چه داریم که اینقدر ساکتیم؟» دقی پاسخ داد: «زمان ما در بالای آسمان است.» سمیعی پرسید: «چطور این را میگویی؟» و دقی گفت: «او که میخواند، همه از من و تو نشأت میگیرد. تصوف ما کجاست؟ صوفی هیچگاه تنها نیست.» ناگهان حالتی پدید آمد و شور و شوقی به وجود آمد که همه جامهها را پاره میکردند و به زمین میافتادند و فریاد میزدند. هیچکس نبود که جامهاش را ندراند و به خدا ندا نکند.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام بیان کرد که آوازهای دلنشین اهل قدس در دل انسانها با لحنهای توحیدی و تمجید خدا همراه است. این نغمهها از معانی بلندی سرچشمه میگیرند که به سوی نعمتهای دیگری هدایت میکنند و مانند شعلههایی هستند که در اقیانوس آرزوها پرتاب میشوند.
هوش مصنوعی: ای جوانمرد! به ندای من توجه کن! نه زمین میتواند بار شما را تحمل کند، نه آسمان سایهبان شما خواهد بود، نه رودی میتواند شما را در خود جمع کند، نه زبانی شما را وصف میکند، نه عیبی وجود دارد که شما را حتی به خاطر آن بپرستند، نه زمانی برای شما باقی مانده و نه مکانی میتواند شما را در آغوش گیرد.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت: روزی که در بیابان نشسته بودم، با تمام وجود به خداوند گفتم: ای خدای من! از حقیقتی که به من دادهای، چیزی بر دل من آشکار کن تا جانم آرام گیرد. در آن لحظه، چیزی برایم روشن شد و من به شدت گریه کردم. در دل خود احساس کردم که به سوی تباهی میروم و گفتم: ای خدای من! آن را بپوشان! زیرا من نمیتوانم این حقیقت را تحمل کنم. پس خداوند آن حقیقت را از من پوشاند.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام بیان کرد که این که خداوند عالم را از برخی حقایق پنهان میکند، رحمت بزرگی است. زیرا در این دنیا، بسیاری از چیزها که اگر آشکار شوند، میتوانند برای انسان دشوار یا سنگین باشند، یا آثار منفی بر عقل و رفتار او بگذارند. بنابراین، واقعیات و حقایق پنهان بهتر است تا زمانی که فرد آمادگی درک آنها را پیدا کند، مرموز بمانند. این دنیا تنها مکانی است برای امتحان و محدودیت، تا زمانی که انسان به حقیقت و دنیای غیبی وارد شود و در آنجا به درک عمیقتری برسد. خداوند کمککار ما باشد.
هوش مصنوعی: بوبکر رازی میگوید که دقی بیان کرده است: نشانه نزدیکی به خدا، قطع ارتباط با هر چیزی غیر از اوست. همچنین او گفته است که کلام خدا وقتی بر دلها نور بزند، صفات بشری را از بین میبرد. ابونصر الطوسی همچنین از دقی درباره بیادبی فقرا نسبت به خدا در شرایط مختلف سوال کرده است، که او پاسخ داده است: سقوط آنها از حقیقت علم به علم ظاهری است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.