بخش ۱۳ - و من طبقه الاولی بشر بن حارث الحافی
شیخ الاسلام گفت: کی کنیت وی – بونصر است نام بشربن الحارث بن عبدالرحمن بن عطا بن هلال بن عبداللّه المعروف بالحافی. اما مست در علم ظاهر و حدیث و زهد و ورع. گویند اصل وی از مرو است از دیه کرد آواد مقیم بغداد بوده و آنجا برفته از دنیا، روز چهارشنبه ده روز گذشته از محرم سنه و عشرین و مائتین، پیش از احمد بسالها. وی خواهر زاده علی خشرم بود، بافضیل عیاض صحبت کرده.
شیخ الاسلام گفت: کی ویرا مه داشتند از احمد حنبل، تا آنکه کی آن وقت مخلوق گفتن افتاد، وی در خانه بنشست و احمد پای در پیش نهاد، ویرا گفتند: بانصر! چون که بیرون نیایی؟
سخن کوی، دین را و اهل سنت را. گفت: هیهات! احمد حنبل در مقام پیغامبران ایستاده کی چون او توان کرد؟ ما را طاقت آن نیست. ویرا سخنانست در معاملات و زهد و توکل.
شیخ الاسلام گفت کی وی گفت: ما اعظم مصیبة من فاته اللّه انشدنا الامام لبعضهم:
هواک هوای الدنیا و نیلک ملکها و فقدک مقرون بکل هوان
کذبتک ما قلت الذی انت اهله
بلی لم تجد ما فوق ذاک لسانی
و للامام لنفسه
ایعلم بالفوت من فته
فعلم الفوات لا هل الوجود
و یشهدنا غیک موجوده
تعالی وجودک عن ذالشهود
شهود الوجود فوات الوجود
یعز بذاک صفاء التصود
شقیق بن ابراهیم البلخی از قدیمان مشایخست استاد حاتم اصم و با ابراهیم ادهم ٭ صحبت کرده و از نظیران ویست در روزگار روی، و بروی زیادت بوده در زهد و فتوت. کنیت او ابوعلیست از اهل بلخ بود «مرد زاهد بود» بر طریق توکل رفتی مسافر بود و نیکو سخن و وی از مشاهیر مشایخ خراسانست.
شیخ الاسلام گفت: کی وقتی با ابراهیم ادهم گفت: که شما در معاش چگونه میکنید؟ گفت: چون یابیم شکر کنیم و چون نیابیم صبر کنیم.
شقیق گفت: سگان خراسان همچنین میکنند. گفت پس شما چون میکنید؟ گفت: ما چون یابیم ایثار کنیم و چون نیابیم شکر کنیم.
گویند که ابراهیم ادهم بوسه بر سر وی داد و گفت: استاذ توئی! و گویند شقیق نیکو اعتقاد بود اما پسری داشت محمد نام، مبتدع بوده و مخلوق گوی. و شقیق باول صاحب رای بوده، صاحب حدیث گشت، سنی پاکیزه شاگرد زفر، ویرا حرفست در تفسیر قرآن: و من یومن باللّه یهد قلبه وی گوید! الرضا والتسلیم.
شیخ الاسلام گفت: کی اسحق حافظ گفت، کی علی عیسی مالینی کی شکر قهندزی گفت، محمد بن المنذر امام بود، در قهندز بهراة کی رجاء عبداللّه جهبانی گفت، کی شقیق بلخی گفت:
کی من زگناه ناکرده، بیش از آن میترسم کی از گناه کرده، یعنی که دانم کی چه کردهام، و ندانم کی چه خواهم کرد؟
شیخ الاسلام گفت: کی سخن زقاق ٭ مه است از ازان شقیق و سلم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام درباره بونصر، بشربن الحارث معروف به الحافی صحبت میکند. او از مرو و ساکن بغداد بود و در علم، حدیث، زهد و ورع سرآمد بود. بونصر، در زمان احمد حنبل که بحث مخلوق بودن قرآن در گرفت، خانه نشین شد و معتقد بود که سخنان احمد قابل تحمل نیست. او درباره زهد و توکل سخنانی داشت و میگفت که مفقودیهایی که از خداوند میفهمند بزرگتر از هر مصیبتی است.
شقیق بن ابراهیم البلخی نیز از زاهدان و مشایخ معروف زمان خود بود. او در مورد چگونگی معاش زندگیاش گفت که اگر نعمت یابد شکر میکند و اگر نیابد صبر میکند؛ با این حال او و پیرانش از زاهدان نیک بودند. شقیق با ابراهیم ادهم در مورد احوال معاش گفتوگو کرد و ابراهیم به او گفت که تو استاد منی.
شقیق همچنین از گناهان و ترس از آنها اینگونه سخن گفت که بیشتر از گناه نکردن میترسد. در نهایت، شیخ الاسلام به گفتوگوها و اعتقادات شقیق و دیگر مشایخ اشاره میکند و از سیر و سلوک آنها سخن میگوید.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام اشاره کرد که نام او بشربن الحارث بن عبدالرحمن بن عطا بن هلال بن عبداللّه معروف به «الحافی» است. او در علم ظاهری، حدیث، زهد و ورع سرآمد بود. گفته میشود که او اصالتاً از مرو است و در دهکدهای به نام کرد آواد زندگی میکرد و سپس به بغداد رفت. او در آنجا از دنیا رفت، در روز چهارشنبه، ده روز پس از محرم در سال ۲۲۰ هجری که پیش از احمد سالها بود. همچنین او خواهرزاده علی خشرم بود و با فضیل عیاض نشست و برخاست داشته است.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت: زمانی که احمد حنبل به دنیا آمد، عدهای شروع به صحبت درباره مخلوقات کردند. او در خانه نشسته بود و احمد به نزد او آمد و از او خواست که بیرون بیاید. مردم از او پرسیدند: "چرا بیرون نمیآیی؟"
هوش مصنوعی: در اینجا به موضوع دین و اهل سنت اشاره شده است. شخصی بیان میکند که نمیتوان به پای احمد حنبل، که از بزرگان دین و پیامآوران به شمار میآید، رسید و بر این باور است که هیچکس به اندازه او توانایی ندارد. او همچنین به سخنان حنبل در زمینههای معاملاتی، زهد و توکل اشاره میکند و به نوعی به عظمت و مقام بالای او در این مسائل اعتراف میکند.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت: ما بزرگترین مصیبتی که انسان میتواند با آن روبرو شود، این است که الطاف الهی را از دست بدهد. ما به دنبال امام مان هستیم و این را برای یکدیگر بیان میکنیم.
هوش مصنوعی: هوا و فضای دنیا و سلطنتهای آن، از دست دادن تو را با تمام رنجها و خوار شدگیها همراه کرده است.
هوش مصنوعی: من آنچه را که تو شایستهاش هستی، انکار میکنم، بله، زبان من چیزی بیش از این نمیتواند بگوید.
هوش مصنوعی: و برای امام، خودش است.
هوش مصنوعی: او که به معنای از دست دادن آگاه است، بدانید که علم از دست رفته، هیچ نشانی از وجود ندارد.
هوش مصنوعی: وجود تو که بالاتر از هر نوع شهود و دیدنی است، خود شاهد ماست و به ما گواهی میدهد.
هوش مصنوعی: وجودی که درک میشود، از دست دادن وجود است و این باعث میشود که خلوص به وجود آید.
هوش مصنوعی: شقیق بن ابراهیم البلخی یکی از مشایخ قدیمی و استاد حاتم اصم بوده و با ابراهیم ادهم نیز گفتگو کرده است. او در زمان خود به زهد و جوانمردی شهرت داشته و در این زمینه از دیگران پیشی گرفته است. کنیت او ابوعلی بوده و اهل بلخ است. او فردی زاهد و مسافر بود که به اعمال توکل توجه داشت و در سخنوری نیز مهارت داشت. شقیق از شخصیتهای برجسته مشایخ خراسان به شمار میرود.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت: زمانی که با ابراهیم ادهم صحبت میکردم، از او پرسیدم که در زندگی چگونه عمل میکند. او پاسخ داد: وقتی چیزی به دست میآوریم، شکرگزاری میکنیم و وقتی چیزی نداریم، صبر میکنیم.
هوش مصنوعی: شقیق گفت: سگان خراسان نیز همین کار را میکنند. پرسیدند: پس شما چگونه رفتار میکنید؟ او پاسخ داد: وقتی چیزی به دست میآوریم، ایثار میکنیم و وقتی به دست نمیآوریم، شکرگزاری میکنیم.
هوش مصنوعی: ابراهیم ادهم به شقیق بوسهای بر سرش زد و گفت: «تو استاد هستی!» همچنین گفتهاند که شقیق آدمی نیکو اعتقاد بود، اما پسری به نام محمد داشت که مبتدع و مخلوقگو بود. شقیق به عنوان فردی متفکر شناخته میشد و صاحب حدیث گردید و از پیروان سنی پاکیزه و شاگرد زفر بود. او در تفسیر قرآن چنین گفت: «هر کسی به خدا ایمان آورد، خدا دل او را هدایت میکند» و همچنین به رضا و تسلیم اشاره کرد.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام بیان کرد که اسحاق حافظ مطالبی را گفته است. همچنین علی عیسی مالینی هم نظری دارد و شکر قهندزی هم دیدگاهی را مطرح کرده است. محمد بن المنذر به عنوان امام شناخته میشود و در قهندز بهرات، رجاء عبداللّه جهبانی نظراتی را ارائه کرده که شقیق بلخی نیز نقطه نظرات مشابهی دارد.
هوش مصنوعی: من از گناهی که مرتکب نشدهام، بیشتر میترسم تا از گناهی که مرتکب شدهام. زیرا میدانم چه کار کردهام، اما نمیدانم در آینده چه کار خواهم کرد.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت: زمان صحبت از کارهای ظاهری و ظلمات است، مانند موضوعاتی که از شقیق و سلم ناشی میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.