الهی تو آنی که نور تجلی بر دلهای دوستان تابان کردی و چشمه های مهر در سر ایشان روان کردی، تو پیدا و به پیدائی خود در هر دو گیتی ناپیدا کردی، ای نور دیده آشنایان و سوز دل دوستان و سرور جان نزدیکان، همه تو بودی و توئی، تو نه دوری تا ترا جویند نه غافل تا ترا پرسند نه تو را جز بتو یابند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، شاعر به خداوند اشاره میکند که او نور و محبت را در دلهای دوستانش تابانده و باعث شده تا افراد وقتی به او فکر میکنند، احساس نزدیک بودن کنند. خداوند در عین حال که در دسترس است، در عین خفا و ناپیداست و هیچ کس نمیتواند جز او را جایگزین کند. شاعر از خدا به عنوان نور و سرور جان نزدیکان یاد میکند و تأکید دارد که او همیشه در دلها و نزدیکیها حضور دارد.
هوش مصنوعی: ای خداوند، تو آن کسی هستی که نور تجلیات بر دلهای دوستان تو میتابد و چشمههای محبت را در وجودشان جاری میسازی. تو در همه جا حاضر و ناپیدایی، ای نور چشمان آشنایان و گرما بخش دلهای دوستان و شادابکننده جان نزدیکان. همه چیز از توست و تو هستی. نه تو دوری که دیگران به دنبالت بگردند و نه غافلی که از تو بپرسند. هیچکس جز تو را نخواهد یافت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.