گنجور

 
خواجه عبدالله انصاری

خداوندا در آتش حیرت آویختم چون پروانه در چراغ، نه جان رنج طپش دیده نه دل الم داغ الهی پیوسته در گفت و گویم، تا واننمائی در جست و جویم، از بیقراری در میدان بیطاقتی می پویم، در میان کارم اما نمی پویم