گنجور

 
یغمای جندقی

زور دستان بنهد زال صفت زار آید

هر که در رزمگه رستم سردار آید

اولین تاز و گزندی که به سهراب رسید

به تهمتن ز تو در پهنه پیکار آید

شوکت چشم سیه را چه زیان از خط سبز

رستم آن است که با خیمه زنگار آید

هر کجا روی کنی طره به دوش از پس و پیش

گل به خرمن برود مشک به خروار آید

خال هندوت به خون تن و جان بر زده چنگ

تا چه ها بر دل از این هند جگر خوار آید

ماه و سروت به نظاره رخ و بالا شب و روز

آن به روزن در و این بر سر دیوار آید

خطّ محسن ، لقب از آن نمکین شکَّر یافت،

سگ بلی پاک شود چون به نمک زار آید

چهر و ابروت بسم واسطه شرط است امان

هر که با مصحف و شمشیر به زنهار آید

مرد میدان غم رستم سردار منم

رخش باید که همی حامل این بار آید

 
 
 
سعدی

مرد درویش که بار ستم فاقه کشید

به در مرگ همانا که سبکبار آید

وآن که در نعمت و آسایش و آسانی زیست

مردنش زین همه شک نیست که دشخوار آید

به همه حال اسیری که ز بندی برهد

[...]

خواجوی کرمانی

هر که با نرگس سرمست تو در کار آید

روز و شب معتکف خانه ی خمّار آید

صوفی از زلف تو گر یک سر مو دریابد

خرقه بفروشد و در حلقه ی زنار آید

تو مپندار که از غایت زیبائی و لطف

[...]

ناصر بخارایی

مه تو را ماند اگر ماه به گفتار آید

راست سروی تو اگر سرو به رفتار آید

گل درَد جامه و از شرم رخت سرخ شود

گر گلستان جمال تو به گلزار آید

عقل و جان و دل و دین گر رود از دست چه باک

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ناصر بخارایی
کلیم

چند نومید ز کوی تو دل زار آید

چون تهیدست که از میکده هشیار آید

خار پا در ره ادبار ز دامن روید

سر سودا زده در جیب بدیوار آید

فقر اگر زخم زند مرهمش از عزلت نه

[...]

نشاط اصفهانی

حاجتی دارم و حاشا که بگفتار آید

حجت است آن که بگفتار پدیدار آید

سخن از پایه ی من خواست نه زانجا که تویی

من بوصف تو چه گویم که سزاوار آید

پاس دل باید نه پاس زبان در بردوست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه