گنجور

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۱ - در ستایش شاهزاده آزاده نواب فیروز میرزا فرماید

 

آنچه با برگ درختان ابر نوروزی‌کند

با تهیدستان کف فیاض فیروزی‌ کند

زان سبب فیروز شد نامش‌ که از آیات او

بخت هر روز آشکار آیات فیروزی‌ کند

هست چهرش گنج فیروزی و گردد آشکار

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۲ - د‌ر ستایش پا‌دشاه ماضی محمد شاه غازی طاب ا‌لله ثراه ‌گوید

 

هر دل اسیر زلف تو بیدادگر بود

کارش ز تار زلف تو آشفته‌تر بود

آشوب ملک شاهی و بیدادکار تست

ترکی و ترک لابد بیدادگر بود

در ملک حسن شاهی زان شور و شرکنی

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۳ - در ستایش نواب فریدون میرزا فرماید

 

هرکرا دل سپیدکار بود

با سیه طرگانش یار بود

شود از قیدکفر و دین آزاد

بسته هر دل به زلف یار بود

به کمند بتان گرفتارست

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۴ - در ستایش شاهزاده مبرور فریدون میرزا فرماید

 

هرجاکه پارسی بت من جلوه‌گر شود

بس شیخ پارسا که به رندی سمر شود

گر در طراز شاهد من بگذرد به ناز

از طلعتش‌ طراز طراز دگر شود

و‌ر بگذرد به عزم سیاحت به روم و چین

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۵ - د‌ر ستایش پادشاه جمجاه ناصرا‌لدین شاه غازی طال‌الله بقاه و تال اللّه مناه د‌ر زمان و‌لیعهدی فرماید

 

تمام‌ گشت مه روزه و هلال دمید

هلال عید به ماهی تمام باید دید

بنوش جام هلالی به یاد ابروی یار

که همچو ابروی یار از افق هلال دمید

لب سوال ببند و دهان خم بگشای

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۶ - د‌ر مدح حسین‌خان صاحب‌اختیار فرماید

 

بهار آمدکه ازگلبن همی بانگ هزار آید

به هر ساعت خروش مرغ زار از مرغزار آید

تو گویی ارغنون بستند بر هر شاخ و هر برگی

ز بس بانگ تذرو و صلصل و دراج و سار آید

بجو‌شد مغز جان ‌چون ‌بوی ‌گل ‌از گلستان خیزد

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۷ - د‌ر جشن میلاد حضرت ظل‌ اللهی ناصرالدین شاه غازی خلدالله ملکه ‌گوید

 

دوش برگردون بسی تابان شهاب آمد پدید

بس درخشان موج زین دریای آب آمد پدید

تخت شاهنشاه ایرانست گفتی آسمان

بسکه از انجم درو در خوشاب آمد پدید

سبز دریای فلک از هر کران شد موج‌زن

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۸ - ‌در مدح یکی از علمای علّام و فضلای ذوی‌العزّ والاحترام گوید

 

مقتدای انس و جان آمد پدید

پیشوای این و آن آمد پدید

فیض فیاضی ز دیوان ازل

بر که بر پیر و جوان آمد پدید

نور اشراقی ز خلاق زمن

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۹ - در ستایش‌ کهف ا‌لا‌دانی و الاقاصی وزیر بی‌نظیر جناب حاجی آقاسی

 

از شب نرفته دوش پاسی دو بیشتر

من‌ پاسدار آنک آن مه ‌کند گذر

هردم به خویشتن‌گویان به زیر لب

کایدون شب مرا طالع شود سحر

بربوی آنکه ‌کی خورشید سر زند

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۰ - و له ایضاً مدحه

 

اقبال و بخت و نصرت و فیروزی و ظفر

کشتند با رکاب من امسال همسفر

ز‌یرا که من به طالع میمون و فال نیک

کردم بسیج بزم خداوند نامور

اکسیر فضل جوهر جان ‌کیمیای عقل

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۱ - در زمان ولیعهدی شاهنشاه اسلام‌پناه ناصرالدین شاه غازی خلد الله ملکه فرماید

 

الا ای خمیده سر زلف دلبر

که همرنگ مشکی و همسنگ‌گوهر

چو فخری عزیز و چو فقری پریشان

چو کفری سیاه و چو ظلمی مکدر

همه سایه در سایه‌یی همچو بیشه

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۲ - در زمان ولیعهدی شاهنشاه ماضی محمد شاه غا‌زی طاب‌لله ثراه گوید

 

الحمد خدا را که ولیعهد مظفر

شد ناظم ملک پدر و دین پیمبر

شد منتظم از همت او ملت احمد

شد مشتهر از نصرت او مذهب جعفر

اقلیم خراسان که در آن شیر هراسان

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۳ - د‌ر ستایش پا‌دشاه ماضی محمد شاه غازی طاب‌الله ثراه گوید

 

الحمد که از موهبت ایزد داور

زد تکیه بر اورنگ حمل خسرو خاور

الماس‌فشان شد فلک از ژالهٔ بیضا

یاقوت‌نشان چمن از لالهٔ احمر

در دامن ‌گل چنگ زده خار به خواری

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۴ - د‌ر ستایش امیرکبیر میرزا تقی خان رحمه‌الله فرماید

 

امسال عید اضحی با نصرت و ظفر

با موکب امیر نظام آمد از سفر

عید و امیر هر دو رسیدند و می‌ربود

یک روز پیش از آنکه بدش بیش فال و فر

قربان عید کرده همه میش و خویش را

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۵ - د‌ر ستایش نور حدیقه احمدی فاطمه اخت علی‌بن‌موسی علیه‌السلام

 

ای به جلالت ز آفرینش برتر

ذات تو تنها به هرچه هست برابر

زادهٔ خیرالوری رسول مکرم

بضعهٔ خیرالنسا بتول مطهر

از تو تسلی گرفته خاطر گیتی

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۶ - در ستایش زهره ی زهرای آسمان شهریاری عزیزالدوله که شاهنشاه ماضی را بهین د‌ختر و خسرو غازی را گرامی خواهر فرماید

 

ای طرهٔ مشکین تو همشیرهٔ قنبر

وی خال سیه‌ فام تو نوباوهٔ عنبر

دنبالهٔ ابروی تو در چنبر گیسو

چون قبضهٔ شمشیر علی درکف قنبر

بر چهرهٔ تو طرهٔ مشکین تو گویی

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۷ - گریز این قصیدهٔ د‌ر نسخهٔ دیگر به‌ نام امیر دیوان میر‌زا نبی خان ‌دیده شد لهذا از محل تغییر تحریر شد

 

ای طرهٔ مشکین تو با مشک پسرعم

ای خال تو با مردمک دیده برادر

بی‌رابطه آن یک را عودست همی خال

بی‌واسطه این یک را عنبر شده مادر

رخسار تو در طلعت حوریست بهشتی

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۸ - در ستایش شاهزاده ی رضوان و ساده شجاع السلطنه حسنعلی میرزا گوید

 

بحمدالله که باز از یاری گیهان خدا داور

درخت بخت شد خرم نهال فتح بارآور

بحمدالله که بگشود از هوای فتح باز از نو

همای عافیت بر فرق فرقدسای شه شهپر

بحمدالله که از نیروی بخت بی‌زوال شه

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۹ - در ستایش شاهزادهٔ رضوان آرامگاه نواب فریدون میرزا طاب ثراه گوید

 

بستم به عزم پارس چو از ملک ری ‌کمر

زین برزدم به‌ کوهه ی یکران رهسپر

اسبی به گاه پویه سبکروتر از خیال

اسبی به‌گاه حمله مهیاتر از نظر

اسبی ز بسکه چابک گویی‌که تعبیه است

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۰ - مطلع ثانی

 

کای ‌همچو ابر جود تو فایض به خشک و تر

چون مهر و ماه نام تو معروف بحر و بر

هم طپع بی‌قرین تو صراف بحر وکان

هم حزم پیش‌بین تو نقاد خیر و شر

از روی و رای تو دو بریدند مهر و ماه

[...]

قاآنی
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۱۸
sunny dark_mode