ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۸
ای عورت کفر و عیب نادانی
پوشیده به جامهٔ مسلمانی
ترسم که نه مردمی به جان هر چند
از شخص همی به مردمان مانی
چندین مفشان ردا، چرا جان را
[...]
ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۶ - در مدح ابوحلیم زریر شیبانی
ای شیر دل ای زریر شیبانی
ای قوت بازوی مسلمانی
ای رای تو چشم عقل بیداران
ای خشم تو تیغ تیز سلطانی
با عدل تو ظلم عدل نوشروان
[...]
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۱ - در مدح قوام الدین صاعد
آن زلف نگر بدان پریشانی
وان روی نگر بدان درخشانی
زلفی که چو گرد گل برافشاند
تو دست زجان و دل برافشانی
روئی که کراکند که از دورش
[...]
نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الملک والطائر فنزة » بخش ۴
شیطان سنان آب دارت را
ناداده شهاب کوب شیطانی
باران کمان کامگارت را
نادوخته روزگار بارانی
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۲
جمعی که تو در میان ایشانی
زآن جمع به در بود پریشانی
ای ذات شریف و شخص روحانی
آرام دلی و مرهم جانی
خرم تن آن که با تو پیوندد
[...]
جامی » بهارستان » روضهٔ دوم (در ذکر حکمت حکما) » بخش ۵
هر چه افشای آن بود دشوار
با حریفان مگو به آسانی
کانچه داری نهفته بتوان گفت
وانچه گفتی نهفت نتوانی
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۱۰۸
تو در خوبی باین خوبان نمانی
که خوبان جمله جسمند و تو جانی
چو برخیزی ز بالای بلاخیز
هزاران فتنه در دلها نشانی
لب جان پرورت گر خضر دیدی
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳ - افضل کاشی نَوَّر اللّه مَرقده
ای آنکه خلاصهٔ چهار ارکانی
بشنو سخنی ز عالم روحانی
دیوی و ددی و ملکی انسانی
در تست هر آنچه غالب آیی آنی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳ - افضل کاشی نَوَّر اللّه مَرقده
ای آنکه خلاصهٔ چهار ارکانی
بشنو سخنی ز عالم روحانی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳ - افضل کاشی نَوَّر اللّه مَرقده
دیوی و ددی و ملکی انسانی
در تست هر آنچه غالب آیی آنی
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴۲ - و لی فی المدیحه
ای مار سیاه جعد جانانی
یا تیره شب دراز هجرانی
روی بت من دلیل یزدانست
اهریمن را تو نیز برهانی
اهریمن اگر نهای چرا پیوست
[...]
ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۸۲ - تربیه طبیعی
غرٌنده و سهمناک و توفنده
بر دشت گذشت تند طوفانی
تخمی زبنفشه برگرفت از دشت
وافکند ورا به طرف بستانی
بر بستر وی بتافت خورشیدی
[...]