نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۵ - در مدح شروانشاه اخستان بن منوچهر
این هفت قواره شش انگشت
یک دیده چهار دست و نه پشت
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش
آخر نه چو مدت اِسپری گشت
آن هفت هزار سال بگذشت؟
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۳ - در صفت عشق مجنون
انگشت کش زمانهاش کشت
زخمیست کشنده زخم انگشت
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۶ - بردن پدر مجنون را به خانهٔ کعبه
کهآشفتهجوانی از فلان دشت
بدنام کنِ دیار ما گشت
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۰ - خواستاری ابنسلام لیلی را
هم سیم خدا و هم قویپشت
خلقی سوی او کشیده انگشت
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۱ - رسیدن نوفل به مجنون
مجنون رمیده نیز در دشت
سرگشته چو بخت خویش میگشت
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۴ - مصاف کردن نوفل بار دوم
خواهشگر از این حدیث بگذشت
با لشگر خویش باز پس گشت
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دادن پدر لیلی را به ابنسلام
چندانکه به گرد کار برگشت
اقرارش ازین قرار نگذشت
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دادن پدر لیلی را به ابنسلام
چون مار گزیده گردد انگشت
واجب شودش بریدن از مشت
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۱ - وداع کردن پدر مجنون را
چون از سر این درود بگذشت
بدرودش کرد و باز پس گشت
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۷ - آمدن سلیم عامری خال مجنون به دیدن او
میتاخت نجیب دشت بر دشت
دیوانه چو دیوباد میگشت
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۸ - دیدن مادر مجنون را
کردش به وداع و شد در آن دشت
مادر بگرست و باز پس گشت
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۴ - صفت رسیدن خزان و در گذشتن لیلی
افتاد چنانکه دانه از کشت
سربند قصب به رخ فرو هشت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۵ - شمشیر کشیدن نوفل، از جهت جفت مجنون، و در سواد لیلی کوکبه آراستن، و در قتال مردان کوشیدن
هر تیغ زنی، به خنجر و خشت
سرها همه میدرود و میکشت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۸ - صفت برگ ریز، و دوا دو باد خزان، واز آسیب صدمات حوادث، سر نهادن سرو لیلی در خاک، و بی بالش ماندن
گویند که گرد باد در دشت
جا نیست ز تن رمیده در گشت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۳۱ - در ختم این نامهٔ مسلسل مجنون و لیلی، که هر رقمش مقر قلب است و خط کشیدن برونمای حرف گیران، که صحیفهٔ مردمان انگشت پنج کنند، و چون نامه ایشان کسانی بر پیچند، از پیچ پیچ مشتی آتام حسن التفاوت کنند، ان شاء الله که کرام الکاتبین این نامه را سیاه نه پیچاند، یوم نطوی اسماء کطی السجل للکتب
تاریخ ز هجرت آنچه بگذشت
سالش نودست و شش صد و هشت
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳ - نخل خامه رطب بار پیراستن و نخلستان نعت خواجه ابرار به آن آراستن علیه افضل الصلوات و اکمل التحیات
ملکت خاتم نهاده در مشت
کردی تو ز کبریا بر آن پشت
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳ - نخل خامه رطب بار پیراستن و نخلستان نعت خواجه ابرار به آن آراستن علیه افضل الصلوات و اکمل التحیات
در خاک ارادت اولین کشت
در کاخ نبوت آخرین خشت
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴ - پایه معراج سخن را از قمه عرش گذرانیدن و به اول درجه از درجات معارج قدر او صلی الله علیه و سلم رسانیدن
بر خورده چو نقطه مشتری مشت
کرده به تو رو، به مهر و مه پشت
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۷ - در ذکر بعضی رفتگان از دایره مال و سال و دعای بعضی مرکزنشینان نقطه حال
در غیبت و در حضور همپشت
بی هم به نمک نبرده انگشت