گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۳ - نامهٔ سوم اندر بدل جستن به دوست

 

من اندر هجر تو سوگند خوردم

که هرگز گرد بد مهران نگردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۵ - نامهٔ پنجم اندر جفا بردن از دوست

 

مکن کاری که من با تو نکردم

مبر آبم که من آبت نبردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۲ - مویه کردن ویس بر جدایى رامین

 

چرا زهر گزاینده نخوردم

چرا روزی به بهروزی نبردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۰ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

که من نومید ازیدر برنگردم

و گر نومید برگردم نه مردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۲ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

بیامرز این گناهی را که کردم

که دیگر گرد او هرگز نگردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۳ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

تو خود دانی که من با تو چه کردم

به اومید وفا چه رنج بردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۴ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

توی نیک و بد و درمان و دردم

توی شیرین و تلخ و گرم و سردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۱ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

نه بس تیمار دهساله که بردم

ویا اندوه بیهوده که خوردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۱ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

وفا کردم ز پیش و به نکردم

ازیرا با دلی پر داغ و دردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۴ - پشیمان شدن ویس از کردهٔ خویش

 

سیه باد جفا انگیخت گردم

کبود ابر بلا بارید دردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۶ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

ازین پس گرچه باشد صعب دردم

بمیرم نیز گرد تو نگردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۷ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

اگر من با تو لختی ناز کردم

و یا بر تو زمانی رشک بردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۷ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

چو شش ماه از جدایی درد خوردم

چه باشد گر زمانی باز کردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۷ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

چو از گجرت بسی تیمار خوردم

به بازی باز از تو بر نگردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۷ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

تو خود دانی که با تو بد نکردم

کنون بی حجت از تو برنگردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۸ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

چو پای ازبند خواری رسته کردم

نیابد هیچ گور امروز گردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۹ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

بیازردم ترا نیکو نکردم

بدین غم دست و بازو را بخوردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۱ - آشکار شدن رامین بر شاه موبد

 

به راه اندر همه نخچیر کردم

چو شیران سیه نخچیر خوردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار

 

اگر باور نداری دایه دردم

ببین این اشک سرخ و روی زردم

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode