مسعود سعد سلمان » توصیفات » شهرآشوب » شمارهٔ ۸۸ - صفت دلبر منجم شد
ای منجم نگاه نجم جبین
راست حکم و درست تقدیری
گر ز شرمت هنوز بر ناید
آفتاب سپهر شبگیری
حکم تو راست آید از تو بتا
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثانی: فی الکلام ذکر کلام الملک العلّام یسهل المرام » بخش ۴ - در اعجاز قرآن
نکند خیره دوری و دیری
آب در خواب تشنه را سیری
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۴ - ستایش امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب علیهالسّلام
خوانده بر گنده پیری و میری
سه طلاق و چهار تکبیری
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۶ - صفت حرب صفّین و کشته شدن عمّار یاسر رضی اللّٰه عنه
کرد جولان و گفت تکبیری
سفله مردی بزد ورا تیری
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۵۰ - ستایش علم و عالم و طلب علم
خود ندارد به هیچ تدبیری
زرهِ آب طاقت تیری
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۶۵ - حکایت
کی شده فتنه بر جهانگیری
غافل از روز مرگ وز پیری
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۶۶ - اندر صفت صورت عالم
بر سه جانت بکن به شبگیری
دو سلام و چهار تکبیری
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۱۱ - حکایت در عدل سلطان
گفت روزی حکایتی پیری
که مرا بُد نشانهٔ تیری
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۱۸ - فی معانی القاضی الجاهل الظالم
آن شنیدی که در دهی پیری
خورد ناگه ز شحنهای تیری
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳ - معراج پیغمبر اکرم
او خرامان چو باد شبگیری
بر هیونی چو شیر زنجیری
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۵ - دعای پادشاه سعید علاء الدین کرپ ارسلان
وز کمان چنو جهانگیری
چرخ نه قبضه کمترین تیری
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۶ - نامه پادشاه ایران به بهرامگور
نگذارم به هیچ تدبیری
در کفاف تو هیچ تقصیری
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۵ - صفت بزم بهرام در زمستان و ساختن هفت گنبد
داده نقاش باد شبگیری
آب را حلقههای زنجیری
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
شاه ازان نوبهار کشمیری
خواست بویی چو باد شبگیری
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
خیره گشته ز خامتدبیری
بر دمیده ز سوسنش خیری
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۴ - اندرز گرفتن بهرام از شبان
صبح یک زخمی دو شمشیری
داد مه را ز خون خود سیری
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۵ - شکایت کردن هفت مظلوم
زان دعای شبانه شبگیری
ترسم افتد بدین هدف تیری
سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۲۷
گه بود کز حکیم روشنرای
برنیاید درست تدبیری
گاه باشد که کودکی نادان
به غلط بر هدف زند تیری
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۳۹ - بازآمدن مولانا قدسنا الله بسره العزیز دویم بار بقونیه از طلب شمس الدین تبریزی عظم الله ذکره
دایم او را ببین مبین غیری
تا شود سوی حق ترا سیری