بخش ۲۶ - صفت حرب صفّین و کشته شدن عمّار یاسر رضی اللّٰه عنه
روز صفّین چو حرب در پیوست
گرم شد کارزار دستا دست
زود عمار یاسر آمد پیش
که فدا کرد خواهم این سرِ خویش
آلت و ساز حرب پیش آرید
ور شوم کشته زنده انگارید
از پی دین جو جان کنم ایثار
روز محشر مگر نمانم خوار
سال او درگذشته از صد و پنج
تیغ را برکشید زود به رنج
چشم خود را عصابهای بربست
به بسی رنجها بر اسب نشست
در مصاف آمد و بگفت نسب
که منم شیخ دین و پیرِ عرب
کرد جولان و گفت تکبیری
سفله مردی بزد ورا تیری
سبک از اسب خود بزیر افتاد
در زمان جان به رنج و درد بداد
چون بدیدند مرد را زانسان
زود برخاست زان میانه فغان
که شنیدیم ما ز قول رسول
که بگفت این سخن به شوی بتول
گفت عمّار بس همایونست
قاتلِ او بدان که ملعونست
این زمان کشته شد چه چاره کنیم
دل در این درد و رنج پاره کنیم
همه تیغ و سپر بیفگندند
خُود و مغفر ز سر بیفگندند
عمر و عاص این حدیث چون بشنید
به جز از مکر هیچ چاره ندید
گفت ظنّ شما خطاست چنین
این همه گفت و گو چراست چنین
آنکه صدساله را به حرب آرد
بیشک او را به کشته انگارد
پس علی بود قاتل عمّار
نیست جای ملامت و گفتار
جمله راضی شدند و بشنیدند
رونق کار خود در آن دیدند
آنکه را مکر از این نمط باشد
مرد خوانی ورا غلط باشد
با چنین کس علی نیامیزد
شاید ار عقل ازو بپرهیزد
خشم او میغ بود و او خورشید
چه محل میغ را برِ خورشید
او ز خصمان چو نام بود از ننگ
او ز مردان چو لعل بود از سنگ
زان ازو خصم او فروتر بود
که خرد را امام حیدر بود
مرد را چون ز پس بُوَد خورشید
سایه پیشی کند برو جاوید
او امامی ضیا گزید همی
سایه زان پیش او دوید همی
آنکه خوانش همیشه با نان بود
هم دعای رسول یزدان بود
او چو خورشید بود خصمش میغ
میغ کوتاه کرد از وی تیغ
او ز خصمان سپر نیفکندی
حلم را کار بست یک چندی
خصم را روز چند مهلت داد
لاجرم خصم پایدام نهاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در روز صفین، جنگی به شدت درگرفت و عمار یاسر، برای دفاع از دین و فدای جان خود، به میدان نبرد آمد. او با شجاعت و اظهاراتی از جمله نسبت نسب خود، وارد جنگ شد. عمار در نهایت به دست یکی از دشمنان کشته شد و این واقعه باعث نگرانی و اندوه سربازان مسلمان شد. آنها به یاد سخنان پیامبر درباره عمار و مقام او در دین، به شدت متاثر و نگران شدند.
عمر و عاص، رهبران دشمن، از این جنگ به دنبال مکر و فریب بودند و اینکه علی به طور غیرمستقیم موجب کشته شدن عمار شده است، به یکدیگر گفتند. در نهایت، علی به عنوان یک رهبر نمونه و امام برای مسلمانان در نظر گرفته شد که در مقابل دشمنان با عزت و خرد رفتار میکرد و همواره دعای خیر بر او نازل میشد.
هوش مصنوعی: در روز جنگ صفین، نبرد به شدتی گرم و پرتنش ادامه داشت و مبارزات با قدرت و جدیت انجام میشد.
هوش مصنوعی: عمار یاسر به سرعت پیش آمد و اعلام کرد که آماده است جانش را فدای آرمانهای خود کند.
هوش مصنوعی: سلاح و ابزار جنگ را به دست بگیرید، حتی اگر کشته شوم، بایستی به گونهای رفتار کنید که انگار هنوز زندهام.
هوش مصنوعی: برای دنبال کردن دین، جان خود را فدای آن میکنم تا در روز محشر، خوار و ذلیل نمانم.
هوش مصنوعی: سال او از صد و پنج گذشته بود و او به سرعت به رنج و درد دچار شده بود.
هوش مصنوعی: چشمش را بست و برای مقابله با مشکلات و رنجها، بر اسب سوار شد.
هوش مصنوعی: در میدان نبرد حاضر شد و گفت که من ریشهدار هستم و پیشوای دین و بزرگمرد عربها.
هوش مصنوعی: او به میدان آمد و با صدای بلند فریاد تکبیر سر داد؛ از میان مردم فردی بیملاحظگی کرد و به او تیر انداخت.
هوش مصنوعی: اسب او به زمین افتاد و او در حالی که جانش به تنگی میافتاد، به سختی و درد گرفتار شد.
هوش مصنوعی: زمانی که آن مرد را دیدند، سریعاً از آنجا بلند شد و فریادی برآورد.
هوش مصنوعی: ما از قول پیامبر شنیدیم که گفت این سخن را در مورد شوهر زن پاکدامن بیان کرده است.
هوش مصنوعی: عمّار گفت: قاتل او بسیار خوشبخت است، اما بدان که او ملعون است.
هوش مصنوعی: در این زمان، ما در این شرایط سخت و دردناک قرار گرفتهایم، چه راهی برای فرار داریم؟ دل ما در این رنج و اندوه پاره و آسیبدیده شده است.
هوش مصنوعی: همه سلاحها و زرهها را کنار گذاشتند و کلاهخودها را نیز از سر برداشتند.
هوش مصنوعی: عمر و عاص وقتی این سخن را شنید، جز فریب و دسیسه راه دیگری پیدا نکرد.
هوش مصنوعی: شما دچار اشتباه شدید، پس چرا اینقدر صحبت و بحث میکنید؟
هوش مصنوعی: کسی که توانایی مبارزه با کسی را دارد که صد سال عمر کرده است، حتماً او احتمال میدهد که در این نبرد شکست بخورد و کشته شود.
هوش مصنوعی: علی کسی بود که عمّار را کشت، بنابراین هیچ جای ملامت و انتقاد ندارد.
هوش مصنوعی: همه راضی شدند و مشاهده کردند که رونق کارشان در آنجا است.
هوش مصنوعی: کسی که به فریب و نیرنگ عادت کند، نمیتواند به عنوان یک انسان درستکار شناخته شود و او فردی نادرست است.
هوش مصنوعی: با چنین فردی علی دوستی نمیکند، شاید عقل از او دوری کند.
هوش مصنوعی: خشم او مانند ابر طوفانی است و او همچون خورشید. چه جایی دارد ابر طوفانی در برابر نور خورشید؟
هوش مصنوعی: او همچون نامی از دشمنان خود را جدا کرده و از ننگ و عیب آنها دور است، و همچون لالی که از سنگ به وجود آمده باشد، از فضایل و زیباییهای مردان برخوردار است.
هوش مصنوعی: از آنجا که دشمن او در مقام پایینتری قرار دارد، زیرا خرد و دانایی رهبری را چون امام علی (ع) دارد.
هوش مصنوعی: وقتی مردی از پشت سرش روشنایی خورشید باشد، سایهاش همیشه جلوتر از او قرار میگیرد و او را از خود دور میکند.
هوش مصنوعی: او امام روشنی را برگزید و سایهی او به شتاب از پیش رو فرار کرد.
هوش مصنوعی: کسی که همیشه با روزی و تامین معیشت خود در ارتباط است، همواره دعای خداوند و پیامبرش را همراه خود دارد.
هوش مصنوعی: او مانند خورشید است و دشمنش با سلاحش از او میترسد و ناتوان است.
هوش مصنوعی: او در مقابل دشمنان از حلم و بردباری خود استفاده کرد و برای مدتی به جنگ نپرداخت.
هوش مصنوعی: به دشمن مهلتی چند داده شد و در نتیجه، دشمن به موقعیت محکمی دست یافت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.