گنجور

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۵ - در مدح تاج العصر حسن عجایبی به حسن زشت

 

طالع از طالعت عجایب‌تر

کس ندیدی عجایب دیگر

گه به چرخت برد چو قصد دعا

گه به خاک آردت چو عزم قدر

گه به دستت ببندد از دل پای

[...]

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۷ - در سؤال از عقل کل و جواب او

 

خاک او راست نکهت عنبر

آب او راست‌، لذت شکر

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۲۱ - فی تخلص الممدوح و تلخیص الروح‌

 

که زشرحش زبان بود قاصر

نرسد در نهایتش خاطر

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۰ - دَعْ نَفْسَکَ وَ تَعال

 

ساکنانش مسبح و ذاکر

همه یکرنگ باطن و ظاهر

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۵ - فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر

 

سرورانند بی کلاه و کمر

خسروانند بی سپاه و حشر

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۸ - فصل در مذمّت مرائی و ریائی

 

نشود گر کند به آب گذر

قدم راهرو به دریاتر

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۵۳ - انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون

 

نور‌نه چرخ و سیر هفت اختر

شش جهت پنج حس چهارگهر

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۱ - فصل فی العافیه

 

از پی ملک او گزید سفر

دو جهان پیش او نداشت خطر

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۵ - اولئک کالانعام بل هم اضل واُ‌ولئک هم الغافلون

 

رهروان را ازآن چه نفع وچه ضر

گر همه خیر باشد ار همه شر،

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۱ - خطاب به خورشید

 

در حجاب تو اختران یکسر

اندرین هفت منظر اخضر

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۱ - خطاب به خورشید

 

از پی بزم توست خنیاگر

در سیم قصر، زهره ازهر

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۲ - والشمس وضحیها والقمراذا تلیها

 

مژهٔ من زموج خون جگر

همچو دامان ابر داری‌تر

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۳ - فصل فی ذم الظلم

 

همه را بر امید بوک و مگر

عمر بگذشت و روز روز بتر

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۴ - حکایت

 

بود در عهد ما شهی کافر

نام او در جهان به عدل شمر

سنایی
 
 
۱
۲
۳
۱۵
sunny dark_mode