مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۹ - رنجانیدن امیری خفتهای را کی مار در دهانش رفته بود
اندرو نه حیله ماند نه روش
پس کنم ناگفتهتان من پرورش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۴۴ - ترک کردن آن مرد ناصح بعد از مبالغهٔ پند مغرور خرس را
این رئیسان یار دین گردند خوش
بر عرب اینها سرند و بر حبش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۳ - حکایت
آنک بیدارست و بیند خواب خوش
عارفست او خاک او در دیدهکش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۱ - وصیت کردن پیغامبر علیه السلام مر آن بیمار را و دعا آموزانیدنش
جنس را بین نوع گشته در روش
غیبها بین عین گشته در رهش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۷۹ - اندیشیدن یکی از صحابه بانکار کی رسول چرا ستاری نمیکند
همچو آن اصحاب فیل اندر حبش
کعبهای کردند حق آتش زدش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۴ - آغاز منور شدن عارف بنور غیببین
روی آب و جوی فکر اندر روش
نیست بی خاشاک محبوب و وحش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۰ - کشیدن موش مهار شتر را و معجب شدن موش در خود
بر شتر زد پرتوِ اندیشهاش
گفت بنمایم ترا تو باش خوش!
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۵ - حیران شدن حاجیان در کرامات آن زاهد کی در بادیه تنهاش یافتند
در میان این مناجات ابر خوش
زود پیدا شد چو پیل آبکش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰ - جمع آمدن اهل آفت هر صباحی بر در صومعهٔ عیسی علیه السلام جهت طلب شفا به دعای او
چون تو وردی ترک کردی در روش
بر تو قبضی آید از رنج و تبش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶ - رفتن خواجه و قومش به سوی ده
ای بسا از نازنینان خارکش
بر امید گلعذار ماهوش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶ - رفتن خواجه و قومش به سوی ده
از زر اندود صفاتش پا بکش
از جهالت قلب را کم گوی خوَش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸ - رسیدن خواجه و قومش به ده و نادیده و ناشناخته آوردن روستایی ایشان را
در فرو بستند اهل خانهاش
خواجه شد زین کژروی دیوانهوش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰ - چرب کردن مرد لافی لب و سبلت خود را هر بامداد به پوست دنبه و بیرون آمدن میان حریفان کی من چنین خوردهام و چنان
ور نگویی عیب خود باری خمش
از نمایش وز دغل خود را مکش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲ - دعوی طاوسی کردن آن شغال کی در خم صباغ افتاده بود
چون گلستان گشتهام صد رنگ و خوش
مر مرا سجده کن از من سر مکش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۰ - جمع آمدن عمران به مادر موسی و حامله شدن مادر موسی علیهالسلام
گشت بیدار او و زن را دید خوش
بوسه باران کرده از لب بر لبش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۳ - پیدا شدن استارهٔ موسی علیه السلام بر آسمان و غریو منجمان در میدان
کرد عمران خویش پر خشم و ترش
رفت چون دیوانگان بی عقل و هش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۳ - پیدا شدن استارهٔ موسی علیه السلام بر آسمان و غریو منجمان در میدان
گر نداریم این نگه ما را بکش
ای غلام رای تو افکار و هش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۷ - تشبیه کردن قرآن مجید را به عصای موسی و وفات مصطفی را علیه السلام نمودن بخواب موسی و قاصدان تغییر قرآن را با آن دو ساحر بچه کی قصد بردن عصا کردند چو موسی را خفته یافتند
ور دلت بیدار شد میخسپ خوش
نیست غایب ناظرت از هفت و شش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۹ - اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل
باد قهرست و بلای شمع کش
جز که شمع حق نمیپاید خمش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۰ - بقیهٔ قصهٔ آن زاهد کوهی کی نذر کرده بود کی میوهٔ کوهی از درخت باز نکنم و درخت نفشانم و کسی را نگویم صریح و کنایت کی بیفشان آن خورم کی باد افکنده باشد از درخت
جز از آن میوه که باد انداختش
من نچینم از درخت منتعش