عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید
در این دنیا نمود خود چنان کرد
که در نیکی وجود خود نهان کرد
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۰۱
بنیاد دل ما غم تو ویران کرد
ما را هوس عشق تو سرگردان کرد
زآنجا که تویی مگر که لطفی بکنی
پیداست کز اینجا که منم چه توان کرد
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۵۰ - الرجاء
بنیاد دل ما غم تو ویران کرد
ما را هوس عشق تو سرگردان کرد
زآنجا که تویی مگر که لطفی بکنی
پیداست کز اینجا که منم چه توان کرد
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۲۷۷
بیماری دل نمی توان پنهان کرد
وین درد به درمان نتوان آسان کرد
گیرم که به وُسع خویش جهدی نکنم
چون یار موافق نبود چه توان کرد
کمالالدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۵۶
دوش با من نگار من آن کرد
که بصد سال عذر نتوان کرد
زلف بر بند خود بدستم داد
حلّ آن مشکلاتم آسان کرد
قصب از پیش ماه دور انداخت
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۱۰ - وله ایضا
اینت سردی که این زمستان کرد
که همه کاره ما پریشان کرد
تاختن کرد لشکر بهمن
خانه بر خلق همچو زندان کرد
آب را تخته بند کرد به جوی
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۳
در کوی خرابات مرا عشق کشان کرد
آن دلبر عیار مرا دید نشان کرد
من در پی آن دلبر عیار برفتم
او روی خود آن لحظه ز من باز نهان کرد
من در عجب افتادم از آن قطب یگانه
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۱
لطفی نماند کان صنم خوش لقا نکرد
ما را چه جرم اگر کرمش با شما نکرد
تشنیع میزنی که جفا کرد آن نگار
خوبی که دید در دو جهان کو جفا نکرد
عشقش شکر بس است اگر او شکر نداد
[...]
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳۴
امشب ساقی به مشک می گردان کرد
دل یغما بر دو دست در ایمان کرد
چندان می لعل ریخت تا طوفان کرد
چندانکه وثاق عقل را ویران کرد
مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۲۲
جانا غم دوری تو با ما آن کرد
کآن را به همه عمر بیان نتوان کرد
بر رویم اثرهای غمت پیدا شد
تا حادثه روی تو ز ما پنهان کرد
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰
انصاف نبود آن رخ دلبند نهان کرد
زیرا که نه روییست کز او صبر توان کرد
امروز یقین شد که تو محبوب خدایی
کز عالم جان این همه دل با تو روان کرد
مشتاق تو را کی بود آرام و صبوری
[...]
سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۶۴
دانی که بر نگین سلیمان چه نقش بود
دل در جهان مبند که با کس وفا نکرد
خرم تنی که حاصل عمر عزیز را
با دوستان بخورد و به دشمن رها نکرد
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۳۰ - باز گستاخی و حسد کردن مریدان بعد از آنکه توبه و استغفار کرده بودند
دام ر ا زیر دانه پنهان کرد
تا ورا صید همچو مرغان کرد
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۴۵ - در بیان آنکه آرام گرفتن مولانا قدسنا اللّه بسره العزیز با شیخ صلاح الدّین زرکوب قدس اللّه روحه العزیز و از طلب شمس الدین تبریزی عظم اللّه ذکره باز آمدن و فواید پر موائد بردن مریدان از صحبت هر دو و حسودی بعضی چنانکه در حق مولانا شمس الدین تبریزی داشتند و دشمنی آغاز کردن
حق مرا از چه روی پنهان کرد؟
زانکه جان را قرین جانان کرد
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۵
هجر با روزگار من آن کرد
که صفت جز به وصل نتوان کرد
به دو زلفت که روزگارِ مرا
گاه مجموع و گه پریشان کرد
به دو چشمت که ملک پیمان را
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹۵
آنچه یک چند آب حیوان کرد
لب لعلت هزار چندان کرد
چون بدید آفتاب رنگ لبت
لعل را زیر سنگ پنهان کرد
ابر از رشک در دندانت
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶۸ - صفت معراج صاحبدلی، که از دو نون قاب قوسین، یک دائره میم محبت بنگاشت
از آن بخشش که دامانش گران کرد
ره آوردی به مسکینان روان کرد
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸۸ - کشیدن اجل، شمشیر الوقت سیف قاطع، بر سر تاجوران سر پر، و شهادت آن بهشتیان بر دست زبانی چند، و گزاردن تیغ بر سر ایشان به خبر مشهور، که «السیف محاء الذنوب»
به یک ضربت که آن نامهربان کرد
سر شه در کنارش میهمان کرد