قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۶
جوش میام چو خم به خروش آشنا نکرد
صد شیشهام چو توبه شکست و صدا نکرد
خونگرمی زمانه ز من دست برنداشت
از رنگ و بو چو برگ گلم تا جدا نکرد
خرسند از آشنایی ضعفم که هیچگاه
[...]
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۱
دو روزه هجر تو با جان دوستان آن کرد
که از هزار خزان، با بهار نتوان کرد
ز آه بلبل شوریده دربدر گردید
نسیم اگرچه دل غنچه را پریشان کرد
نسیم صدق و صفا را دم زلیخا داشت
[...]
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۷
جز محبت، سینهام علم دگر پیدا نکرد
چون صدف، کس انتخاب قطره از دریا نکرد
عاشق و معشوق را شرط است با هم سوختن
شمع درنگرفت تا پروانهای پیدا نکرد
کلبه تنگ مرا جای دو خونآلوده نیست
[...]
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۱ - دیباچه جلالای طباطبایی بر مثنویاتی که کلیم و قدسی در تعریف کشمیر سرودهاند
بقا را با عطایش توامان کرد
کفش را دشمن دریا و کان کرد
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۴
چو نقاش ازل طرح جهان کرد
محبت را چو جان دوری نهان کرد
شراب عشق بر آفاق پیمود
جهانرا سربسر لبریز جان کرد
جهان چون مست شد از باده عشق
[...]
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵
توانی گر درین ره ترک جان کرد
توانی عیش با جان جهان کرد
اگر جان رفت جانان هست بر جای
بجانان زندگی خوشتر توان کرد
چه باشد جان و صد جان در ره دوست
[...]
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۲۸۱ - مصور
یک دم آن شوخ مصور چهره با من وا نکرد
تا نبردم خانه خود صورتی پیدا نکرد
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰۰
طبع سرکش خاکگشت و چشم شرمی وانکرد
شمع سر بر نقش پا سایید و خم پیدا نکرد
عمرها شد آمد و رفت نفس جان میکند
ما و من بیرون در فرسود و در دل جا نکرد
زندگی بیع و شرای ما و من بیسود یافت
[...]
هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴
نه با من دوست آن گفت و نه آن کرد
که با دشمن توان گفت و توان کرد
گرفت از من دل و زد راه دینم
ز دین و دل گذشتم قصد جان کرد
کی از شرمندگی با مهربانان
[...]
حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۷ - دربارهٔ پدر دانشمند خود سروده است
او نصرت احمد آنچنان کرد
این خدمت ملّتش به جان کرد
رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۶
چه می در جام من پیر مغان کرد
که در پیرانه سر بازم جوان کرد
نه دربانم جدا زان آستان کرد
جدا زان آستانم آسمان کرد
گمان بد به من آن بی وفا برد
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۵
دل از پی خطا شد و گامی خطا نکرد
جان پیرو هواشد و کامی روا نکرد
این عمر بی وفا مگرش خوی دوست بدار
کز ما گذشت غافل و رو بر قفا نکرد
آوخ که دست مرگ گریبان جان گرفت
[...]
سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷
هر آن خصمی که با من آسمان کرد
شرار آه من با او همان کرد
مرا چون یافت در تن نیست جانی
بهای بوسه ی او نقد جان کرد
مآلی خوش ندارد جور بنگر
[...]
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۷۸ - در بیان قطع شدن دست عارف در آن شب
هیچ دزدی را خدا رسوا نکرد
تابهای دست استیفا نکرد
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۵ - حکایت
چو برخی زین نمط آه و فغان کرد
شکایت ها ز بخت و آسمان کرد
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۴
رقیب دعوی عامی بصحن بستان کرد
ولی ببوی گلی خود هزار دستان کرد
گرفت وعده زدشمن بشوق مقدم دوست
هوای گل نظرش وقف خار بستان کرد
زتیز هوشی اهل نظر نداشت خبر
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۹ - نشاط اصفهانی
آوخ که دست مرگ گریبان جان گرفت
وین نفس شوخ دامن شهوت رها نکرد
توحید اگر طلب کنی از عشق جو که عقل
چون احولان ندید یکی تا دو تا نکرد
جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در تهنیت عید رمضان
یزدیست که از نان کس اگر وصف بیان کرد
خوردند زبانش که بدان وصف زنان کرد
میر آمد و زد یکتنه سلب هیجان کرد
کشور همی آباد به لشکر نتوان کرد
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۱۱۹
نخستین بار باید ترک جان کرد
سپس آهنگ روی گلرخان کرد
نباید در طریق عشق فایز!
حذر از خنجر و تیر و سنان کرد
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
به نام آنکه بنیاد جهان کرد
عیان نقش زمین و آسمان کرد