چو نقاش ازل طرح جهان کرد
محبت را چو جان دوری نهان کرد
شراب عشق بر آفاق پیمود
جهانرا سربسر لبریز جان کرد
جهان چون مست شد از باده عشق
گلی را دل ز دلها جان روان کرد
برون آورد دست لطف از جیب
چگویم تا چها با جسم و جان کرد
دل آزاد کانرا جای خود ساخت
روان عاشقان جان جهان کرد
عنایتهای عشق لایزالی
چه با جان دل آزاد گان کرد
نقاب از روی چون خورشید برداشت
جمالی در هویدائی نهان کرد
ربود از سینها او هر دلی بود
چو دلها را ربود آهنگ جان کرد
بدردی فیض را بخرید از وی
دوای درد بی درمان بآن کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف آفرینش جهان و نقش عشق در آن میپردازد. او بیان میکند که خدای نقشآفرین، جهان را به تصویر کشیده و عشق را به عنوان روح آن در دلها نهان کرده است. عشق مانند شرابی است که جهان را سرشار از زندگی میکند و دلها را به حرکت درمیآورد. شاعر به معجزات عشق اشاره میکند که زندگی و جان آزاد عاشقان را تحت تأثیر قرار میدهد. عشق، زیبایی را از پرده برمیدارد و دلها را میرباید، در حالی که دردی را که ممکن است درمانناپذیر به نظر برسد، با فیض خود درمان میکند. این شعر به عمق و عظمت عشق و تأثیر آن بر آدمی میپردازد.
هوش مصنوعی: چون خداوند ازل، جهان را طراحی کرد، محبت را همچون جان در دل پنهان ساخت.
هوش مصنوعی: عشق همچون شرابی است که در سراسر جهان پراکنده شده و تمام وجود را پر کرده است.
هوش مصنوعی: جهان به مانند کسی که تحت تأثیر باده عشق قرار گرفته، دلها را تکان میدهد و جانهایی را از دلها برمیگزیند.
هوش مصنوعی: دلایل محبت و مهربانی را نمیتوان به آسانی بیان کرد، زیرا گاهی دست لطف به کمک میآید و انسان را از رنج و سختی نجات میدهد، اما نمیتوان به راحتی گفت که این محبت با جسم و روح چه کرده است.
هوش مصنوعی: دل از قید و بند رهایی یافته است، زیرا که در دل عاشقان، روح زندگی و جهان در جریان است.
هوش مصنوعی: عشق، به گونهای بینهایت و همیشگی، بر روح و دل آزادیخواهان تأثیر عمیق و شگفتانگیزی گذاشته است.
هوش مصنوعی: چهره خود را چون خورشید برملا کرد و زیباییاش را در ظاهری نمایان پنهان کرد.
هوش مصنوعی: هر دلی که عاشق و دل باخته بود، تحت تأثیر او قرار گرفت و به واسطهی صدای دلنشینش، جان و زندگیاش را جذب کرد.
هوش مصنوعی: از این شخص که به او فیض میگویند، دارویی برای دردهای بیدرمان به دست آوردم و به این ترتیب دردهایم را تسکین دادم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نخستین جوهر روحانیان کرد
که او را نز مکان و نز زمان کرد
شوانم خواب در مرز گلان کرد
گلم واچید و خوابم را زیان کرد
باغبان دید که مو گل دوست دیرم
هزاران خار بر گل پاسبان کرد
چو طالع موکب دولت روان کرد
سعادت روی در روی جهان کرد
بزیر بالش آن زن نهان کرد
که یعنی خون زن نامهربان کرد
از آن بخشش که دامانش گران کرد
ره آوردی به مسکینان روان کرد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.