گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۸ - نامهٔ هشتم اندر خبر دوست پرسیدن

 

من او را شاد خواهم جاودانه

شده ایمن ز بیداد زمانه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل

 

به بالا راست چون سرو جوانه

ز سرو آتش برآهخته زبانه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۵ - رسیدن آذین از ویش به رامین

 

مرا ببرید از آن سرو جوانه

که سروستان او کاخست و خانه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۶ - پاسخ نامهء ویس از رامین

 

چنان دو تیر پران یر نشانه

میان هر دوان روزی میانه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۲ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

ز هجرانت بترسد وز بلا نه

ترا خواهد ز یزدان و مرا نه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۶ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

بهانه برگرفتم از میانه

نه پوزش دارم اکنون نه بهانه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۷ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

مخوان از رشک من چندین فسانه

مکن با من جدایی را بهانه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار

 

ز بهر آنکه تا مانی به خانه

به دست آور ز گیتی یک بهانه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار

 

شبی چون دوش دیدم در زمانه

که بوسه تیر بود و لب نشانه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۹ - کشته شدن شاه موبد بر دست گراز

 

ندانم چیست این گشت زمانه

وزو بر جان ما چندین بهانه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۰ - نشستن رامین بر تخت شهنشاهى

 

نه جنگی بود مرگش را بهانه

نه خونی ریخته شد در میانه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۳ - در انجام کتاب گوید

 

توی بهتر بزرگان زمانه

به نامت مهر کردم این فسانه

فخرالدین اسعد گرگانی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱ - مسمط در مدح شاه ابوالخلیل جعفر

 

یکی گردد بپیروزی دو خانه؟

بمردی باشدش ملک شهانه

سپاهی پیش او شد بی کرانه

همه شیران جنگی و جوانه

جگرشان کرد پیکان را نشانه

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲ - مسمط در مدح امیر شمس الدین

 

بود بر کامشان دور زمانه

عدوشان تیر محنت را نشانه

ملاشان باد از دولت خزانه

مبادا ملک ایشان را کرانه

بجود و عدل بادندی فسانه

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲ - مسمط در مدح امیر شمس الدین

 

تو بادی شادمانه جاودانه

مبادا یک زمان بی تو زمانه

تو زیبی عقد شادی را میانه

که گیتی را تو داری شادمانه

گرفته داغ و درد از تو کرانه

[...]

قطران تبریزی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۹ - تبارک الله ازین بخت و زندگانی من

 

تبارک الله ازین بخت و زندگانی من

که تا بمیرم زندان بود مرا خانه

اگر شنیدمی از دیگران حکایت خود

همه دروغ نمودی مرا چو افسانه

چو من مهندس دیدی که کردی از سمجی

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - اثر بخت و طالع

 

گویند که نیکبخت و بدبخت

هست از همه چیز در فسانه

یک جای دو خشت پخته بینی

پخته به تنور در میانه

این بر شرف مناره افتد

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱ - مدیح ابوالفرج نصر بن رستم

 

ای خواجه عمید زَمَن و فخر زمانه

ای صاحب آزاده و زیبا و یگانه

مر فضل تو را نیست پدیدار کرانه

تو زنده و فضل تو در آفاق فسانه

مسعود سعد سلمان
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۵۷
sunny dark_mode