ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۰ - دیدن رام جتایو کرگس را و خبر یافتن از سیتا
به دلسوزیت جان بر باد دادم
بدین روزی که می بینی فتادم
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۴ - در بیان احوال سیتا
بزن دستی که در دریا فتادم
نه آن گاهی که جان بر باد دادم
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۶۳ - در صفت ماهتابی
چو بر پیمان وحشی دل نهادم
چه نقد عمر خود بر باد دادم
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۲
غم عشقت به حلاوت خورم و دلشادم
این عبادت به ارادت کنم و آزادم
دم به دم صورت خوبت به نظر میآرم
تا خیال خودی و خود برود از یادم
هر خیال تو مرا عید نو و نوروزیست
[...]
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳
دم به دم از تو غمی میرسد و من شادم
بند بر بند من افزاید و من آزادم
عید قربان من آن دم که فدای تو شوم
عید نوروز که آیی به مبارک بادم
یاد آن روز که دل بردی و جان میرقصید
[...]
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۴
من ببوی خوش تو دلشادم
ور نه از خود گرهی بر بادم
شوم از خویش بهر لحظه خراب
کند آن لطف خفی آبادم
بی نسیمت بردم باد صبا
[...]
وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۱۹ - صفت صحّاف
سر بر خط حکم او نهادم
روزی که به قیدِ او فتادم
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۲
به کوی عشق در پیری چنان از پای افتادم
که تا روز قیامت برنخواهد خاست فریادم
چو من بیحاصلی آخر به کام عشق میآید
نبودی عشق، از بهر چه میکردند ایجادم
هوس را پایه بر کامست زان سست است دیوارش
[...]
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۴
گر دل نشدی باین دو مصرع شادم
دادی غم روزگار خوش بر بادم
از فکر و خیال شعرم این فایده بس
کآن میکند از هر غم پوچ آزادم
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۱۸
دهد جدایی یاران رفته بر بادم
اگر نه یاد سخنشان رسد به فریادم
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - مثنوی سفرنامه مازندران واعظ و تعریف شهر اشرف و مدح شاه عباس ثانی
چو نقش پا به هرجا می فتادم
رهش را روی بر ره می نهادم
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - در مذمت دزدی که خانه سیدا را غارت کرد
درون خانه آن دم پانهادم
ز حیرت پشت بر دیوار دادم
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۷
ازین حسرت قفس روزی دو مپسندید آزادم
که آن ناز آفرین صیاد خوش دارد به فریادم
خرد بیهوده میسوزد دماغ فکر تعمیرم
غمآباد جنونم خانه ویرانی است بنیادم
به توفان رفتهٔ شوقم ز آرامم چه میپرسی
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۸
چشمش افکنده طرح بیدادم
سرمه کو تا رسد به فریادم
سَروْتُهمت قفس چه چاره کند
پا به گِل کردهاند آزادم
شبنم انفعال خاصیتم
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۹
قیامت میکند حسرت مپرس از طبع نا شادم
که من صد دشت مجنون دارم و صد کوه فرهادم
زمانی در سواد سایهٔ مژگان تأمل کن
مگر از سرمه دریابی شکست رنگ فریادم
حضور نیستی افسون شرکت بر نمیدارد
[...]
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - آتش طور
اگر همصحبت چندین چمن نورسته شمشادم
و گر پهلونشین صد خیابان سرو آزادم
هر آنگاهی که آید جلوه قدّ تو در یادم
چنان برخیزد از مضراب غم از سینه فریادم
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۴
چه میکردم گر از کف دامن وصلت نمیدادم
پریزادی تو دیوان از پِیَت من آدمیزادم
رقیبانت گرفتند از من و من در فغان تا کی
ستاند دادکر زین مردم بیدادگر دادم
چه میآید ز من نگذارمت گر با بداندیشان
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۴۵
چون مهرهٔ ششدر، شده رفتار ز یادم
از چار جهت بسته فلک راه گشادم
آب گهرم ساخته باگرد یتیمی
جنس هنرم، در همه بازار کسادم
ممنون نبود شمع من از دست حمایت
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۶۷
نخواهد از شکنج دام هرگز کرد آزادم
تغافل پیشه صیادی که خوش دارد به فریادم
به کونین التفاتم نیست ز اندک التفات تو
فراموش از دو عالم کرده ام تا کرده ای یادم
به اندک شیوه ای دل را تسلی می توان کردن
[...]