گنجور

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳۲

 

بود آسودگی در اضطراب از چشم بی‌تابم

چو نبض خسته دایم در طپش باشد رگ خوابم

مرا دل کندن از صهبا کم از جان کندنی نبود

در اعضا ریشه دارد از رگ تلخی می نابم

ز مستی رتبهٔ جمشید باشد بینوایان را

[...]

جویای تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۵

 

بی حوصلگی‌کرد درین بزم ‌کبابم

چون اشک نگون ساغر یک جرعه شرابم

پامال هوسهای جهانم چه توان‌کرد

مخمل نی‌ام اما سر هر موست به خوابم

بنیاد من آب و گل تشخیص ندارد

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۶

 

شب ‌گردش چشمت قدحی داد به خوابم

امروز چو اشک آینهٔ عالم آبم

تا چشم بر این محفل نیرنگ‌ گشودم

چون شمع به توفان عرق داد حجابم

هر لخت دلم نذر پر افشانی آهی است

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۷

 

ندارد آنقدر قطع از جهان غفلت اسبابم

به جنبش تا رسد مژگان محرف می‌خورد خوابم

نفس در دل‌ گره دارم نگه در دیده معذورم

خطی از نقطه بیرون نیست در دیوان آدابم

مگر ترک طلب گیرد درین ره دست من ورنه

[...]

بیدل دهلوی
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۲

 

برون می آورد از دل کدورت را می نابم

تدارک می کند تلخی هجران را شکر خوابم

من از آن جوهر ذاتی که دارم کم نمی گردم

چه شد چون تیغ، گردون گر در آتش می دهد آبم

به زلفش گر ندارم نسبتی خود از چه رو طالع

[...]

سعیدا
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱

 

گفت: از بیم حیض در تابم

شب از این غم نمی برد خوابم

آذر بیگدلی
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۷

 

آمد ز درو داد به کف جام شرابم

هم آب بر آتش زد و هم آتش از آبم

از آتش سودای گلی دل زندم جوش

این است که دایم چکد از دیده گلابم

با مدعی آمد به سرم آه که دارد

[...]

سحاب اصفهانی
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۱

 

وقتی که ربود خواب و از دل تابم

شد کلبه منور از رخ احبابم

این هم اثر بخت بد من که زخواب

بیدار گهی شود که من در خوابم

سحاب اصفهانی
 

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۱ - قطعه‌ایست در مورد مربای سیب

 

من که پرورده طعم آبم

از چه با تهمت شهد نابم

نقطه ممتنع التقسیمم

مرکز دایره پشقابم

وحدت صرف و ببرهان شهود

[...]

قائم مقام فراهانی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۱۴

 

ولی آن شیشه لحمی بود و آبم

اگر میرم که وصل او نیابم!

قائم مقام فراهانی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹۳

 

زنی گر تیر پرتابم که روی از عشق برتابم

کنار از بحر نتوانم که رفت از دست پایابم

دلم بربود و دین فرسود و جان تاراج و خرسندم

و گر شکوه کنم از دوست دشمن دان و کذابم

سراب است آنچه بنمایی اگر چه قلزم ای ساقی

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸

 

چندان به سر کوی خرابات خرابم

کاسوده ز اندیشهٔ فردای حسابم

گر کار تو فضل است چه پر وا ز گناهم

ور شغل تو عدل است چه حاصل ز ثوابم

افسانه دوزخ همه باد است به گوشم

[...]

فروغی بسطامی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۰ - غالب طهرانی

 

به نظر شوی مجسم همه لحظه‌ام ولیکن

به تو هر سخن که گویم بنمی دهی جوابم

نه ز پاک پاک گردم نه خبیث از خباثت

به مجاز اگر سحابم به حقیقت آفتابم

رضاقلی خان هدایت
 

قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶

 

نه تو دست عهد دادی که ز مهر سر نتابم

به چه جرم روی تابی که بری ز جسم تابم

چه خلاف کردم آخر که تو برخلاف اول

ز معاندت نمودی به مفارقت عذابم

به خدا که چون منی را دو جهان گناه باید

[...]

قاآنی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۶

 

جاودان دولت بیدار به دیدار تو یابم

روز عیدم بود آن شب که درآیی تو به خوابم

خون خود خورن و خواری ز رقیبان تو بردن

عزت انگارم و ازخاک درت روی نتابم

جان فدای لب شیرین و دهان شکرینت

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخ‌ها » ۵۹- تاریخ ولادت رباب، یکی از دختران شاعر

 

به مولود این دخت با فر و تابم

که در نام فرخنده آمد ربابم

سرودم پس از نفی پای ذنب را

ز برج صباحت دمید آفتابم

۱۲۹۴ق

صفایی جندقی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۷۲ - موشّح به نام نامی حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام

 

چشمان تو امروز نموده است خرابم

آن گونه که مدهوش به فردای حسابم

هجران و وصال تو بود خلد و جحیمم

اندیشه خود جرم و خیال تو صوابم

با عدل تو حسن عمل نیست امیدم

[...]

محیط قمی
 
 
۱
۵
۶
۷
۸
sunny dark_mode