پاکی آن ذات مقدّس را سزاست

که برون از حد و وصف ماسواست

نیست محدود او به حدی در وجود

وآنچه در عقل آید از غیب و شهود

هست بیرون از اشارت، هم ز اسم

[...]

نیکویی گر می کنید آن نیکویی

بر نفوس خود کنید از پیروی

ور کنید از بد وبالش بر شماست

فعلها راجع به فاعل در جزاست

مرتضی(ع) فر مود من هر گز به کس

[...]

هر که یابد ره نباشد غیر از این

که ز بهر خویش یابد ره یقین

وآنکه گمره شد جز این نبود به پیش

کو شود گمره به ضرّ نفس خویش

برندارد هیچ بردارنده ای

[...]

با خدا اندر الوهیّت مگیر

مر اِله دیگر از شرک ضمیر

این است لَّا تَجعَلْ مَعَ االلهِ إلَه

کت جزاء دوزخ بود بی اشتباه

پس تو بنشینی به دوزخ زآن جهت

[...]

چونکه این آیت رسید از کبریا

داد بر زهراء(س) فدک را مصطفی (ص)

از عبید االله موسی از فدک

کرد استفسار مأمون بی ز شک

این خبر را او نوشت اندر جواب

[...]

از فقیران ور بگردانی تو رو

انتظار رزق را از بهر او

از خداوندی کز او داری امید

پس بگو قولی نکوشان با نوید

هم مگردان بسته دستت بر عُنق

[...]

برگزید آیا خدای عالمین

مر شما را نزد قسمت بالبنین

وز ملایک دختران را برگرفت

بهر خود پس باشد این قسمت شگفت

از شما باشد بزرگ این قول بس

[...]

هم بگفتند آن زمان آیا که ما

استخوان گردیم و خاک بی نوا

عظمها پوسیده و بگسیخته

می شویم آیا ز نو انگیخته

گو شما باشید گر سخت و شدید

[...]

نیست هیچ آن قریه ای الاّ که ما

می کنیم آن را هلاک اعنی فنا

پیش از روز قیامت یا عذاب

می کنیم ار نیستند اهل صواب

این بود در لوح محفوظ از یقین

[...]

گفت رو هر کس تو را گردد مطیع

پس به دوزخ جایتان ب اشد جمیع

این جزاء موفور باشد بر شما

پس بجنبان شان توانی گر ز جا

یعنی از بادت نجنبد هر کسی

[...]

ما مکرّم کرده ایم اندر جهان

جمله فرزندان آدم را چنان

تا کجا برداشتیم اندر سیر

ما خود ایشان را به جمله بحر و بر

رزقشان دادیم هم از طیّبات

[...]

بود نزدیک از زمینت زآن فسون

تا بلغزانند و سازندت برون

بعد بیرون رفتنت پس خود درنگ

ناورند الاّ قلیل از عار و ننگ

مشرکان از مکه، وز یثرب یهود

[...]

گو مرا داخل کن ای پروردگار

راست اندر قبر و بر صدقم در آر

یعنی اندر وقت بعثم در حضور

با کرامت آورم بیرون ز گور

یا به غارم چون تو گشتی رهنمون

[...]

هر کجا گردانده ایم از بهر ناس

ما در این قرآن ز هر نوعی اساس

پس نمودند اکثری از آن اِبا

خواستند الاّ که کفران و دغا

بر تو گفتند آنکه ایمان نا وریم

[...]

گو بود کافی شهادت را خدا

در میان من، دگر بین شما

زآنکه باشد آن خدای بی نظیر

بر عباد خویش آگاه و بصیر

بر هدایت کرد حکم او هر که را

[...]

پس به اسرائیلیان گفتیم این

که شما گردید ساکن در زمین

پس چو آید وعده آریم از ردیف

مر شما را از بِکُم جِئنَا لَفِیف

در قیامت می شوید انگیخته

[...]

جمع کن یعنی میان عالمین

کوست فرق و جمع پس رو بَین بَین

جمع صورت با حقایق بالتمام

ناید الاّ از تو ای فخر انام

یا ولی ای کو خلیفۀ مصطفی است

[...]